هدایت شده از مرکز مجازی مهدویت
⚡️مولای من! آرزو داشتم مرا عبدالمهدی می نامیدند. دوست داشتم از همان اوّل، اذان عشق تو را در گوشم زمزمه کرده بودند. ⭐️ای کاش از ابتدا مرا برای تو نذر کرده، حلقه ی غلامی ات را بر گوشم افکنده بودند! ☘️کاش کامم را با نام تو بر می داشتند و حرز تو را هم راهم می کردند! مهدی جان! دوست داشتم با نام نامی تو زبان باز می کردم. 🔅 ای کاش آن اوایل که زبان گشودم، نزدیکانم مرا به گفتن «یامهدی» وا می داشتند! ای کاش مهد کودکم ، مهد آشنایی با تو بود. کاشکی در کلاس اوّل دبستان، آموزگارم، الف بای عشق را برایم هجّی می کرد و نام زیبای تو را سرمشق دفترچه ی تکلیفم قرار می داد. 🔅در دوره ی راهنمایی، هیچ کس مرا به خیمه ی سبز تو راه نمایی نکرد. 🌼در سال های دبیرستان، کسی مرا با تو- که مدیر عالم امکان هستی- پیوند نزد. ☘️در کتاب جغرافی ما، صحبتی از «ذی طوی» و «رضوی» نبود. 🔸در کلاس تاریخ، کسی مرا با تاریخ غیبت، غربت و تنهایی تو آشنا نساخت. 🔹در درس دینی، به ما نگفتند «باب الله» و «دیّان دین» حق تویی. 🔸دریغ که در کلاس ادبیّات، آداب ادب ورزی به ساحت قدس تو را گوش زد نکردند! 🍃افسوس که در کلاس نقّاشی، چهره ی مهربان تو را برایم به تصویر نکشیدند! 🌱چرا موضوع انشای ما، به جای «علم بهتر است یا ثروت» ، از تو و از ظهور تو و روش های جلب رضایت تو نبود؟! مگر نه بی تو، نه علم خوب است و نه ثروت؟ 🌸کاش در کنار زبان بیگانه، زبان گفتگو با تو را نیز- که آشناترین و دیرین ترین مونس فطرت های بشر است- به ما می آموختند! 🍀ای کاش- وقتی برای آموختن یک زبان خارجی به زحمت می افتادم- به من می گفتند: او تمامی زبان ها و گویش ها و لهجه ها.... و حتّی زبان پرندگان را می داند و می شناسد. 🌐 مرکز مجازی مهدویت: 👇👇👇👇 https://eitaa.com/mahdi313com