خاطره ای جالب و عجیب از آیت الله آزاد قزوینی پرندگانی که در منطقه ابوالهدمه ندای *وای حسین کشته شد* سر دادند شبی خدمت مرحوم آیت‌الله سیدمحمد شاهرودی بودم، ایشان مرا برای شام دعوت کرد، پس از صرف شام از من پرسید: فردا کجا می‌روی؟ عرض کردم: قصد دارم پیاده به کربلا بروم. گفتند: اینقدر پیاده کربلا رفتی، آیا در بیابان چیز خاص و غیر طبیعی ندیدی و یا نشنیدی؟ گفتم نه. هر چه مردم می‌بینند یا می‌شنوند من هم می‌بینم و می‌شنوم. ایشان گفتند: اگر فردا کربلا رفتی، در بین راه بیابانی است به نام «ابوالهدمه»، هیچ آبی در آن وجود ندارد. در آن بیابان یک ساعت به غروب آفتاب، در زیر بوته‌های بلند، خوب نگاه کن، ببین چه می‌بینی و چه می‌شنوی!!