چرا زندگی برا ما سخت است خیلی از ماها زندگی برامون سخته، یعنی یا از مریضی هامون می‌نالیم، یا از بی‌پولی هامون می‌نالیم، یا خلاصه هزارتا بدبختی داریم که هرکدام زندگی رو برامون سخت کرده. دوستان عزیز به نظر شما چرا ما انسان‌ها در سختی زندگی می‌کنیم؟ آیا امکان دارد که زندگی ما در آرامش باشد و رنگ سختی را نبینیم؟ بریم پیش خدا، ببینیم خداوند چه می‌فرماید، نظر خداوند درباره‌ی زندگی سخت وزندگی آسان چیست؟ پس ما را تا آخر این مقاله دنبال کنید، قطعاً ضرر نخواهید کرد. به این آیه‌ی جالب توجه کنید: *مَن أعرَضَ عَن ذِکرِی فإنّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنکاً (1) (و هرکس از یاد من روی‌گردان شود، زندگی برایش سخت و تنگ خواهد شد.) مفهوم این آیه چیست؟ این آیه خیلی جالبه، به این معنا که خیلی صریح و جدی می‌فرماید، اگر یاد خدا در زندگی نباشد زندگی سخت می‌شود و این هشدار چندمعنا دارد: 1- زندگی سخت نیست، ما آن را سخت می‌کنیم! 2- چرا زندگی را سخت می‌کنیم؟ چون در زندگی یاد خدا نیستیم! 3- اگر زندگی سخت شد، چه می‌شود؟ هزاران اضطراب و آشوب به زندگی ما وارد خواهد شد! یاد خدا بودن چه جوریه؟ تا با یاد خدا زندگی برامون سخت نشه! یه مثال بزنم تا بفهمیم به یاد خدا بودن چه جوریه! برای همه‌ی ما در زندگی اتفاقات ناگواری افتاده که انسان یک‌مرتبه از شدت ناچاری می‌گوید: مثلاً یا ابوالفضل به دادم برس، یا حسین خودت کمکم کن، یا صاحب‌الزمان به دادم برس، این را می‌گویند توجه! یعنی شخص در آن لحظه دیگر به هیچ‌کسی امیدی ندارد و مستقیم می‌رود در خانه‌ی این بزرگواران و حتما هم از جانب این بزرگواران کمک رسی خواهند شد. توجه به خدا، هم همین‌طور است یعنی انسان باید به‌صورت 100% از غیر خدا دل بکند و فقط امید به خدا داشته باشد، به این می‌گویند یاد خدا بودن! چرا اگر یاد خدا باشیم زندگی آسان می‌شود: چون مصیبت و سختی در زندگی را دیگر سختی نمی‌بینیم وبلكه آن سختی و مصیبت را پلی می‌بینیم برای رسیدن به خدا، یعنی به‌واسطه‌ی صبر و راضی بودن نسبت به آن سختی خداوند مقامات ما را افزایش می‌دهد، به این صورت که اگر بگوییم خدایا هر بلایی بر سرم بیاوری من راضی به رضای تو! در اینجاست که اگر بر آن سختی صبر کنیم وان را از جانب خدا بدانیم، خداوند چنان مقاماتی به انسان می‌دهد که نه چشمی آن را دیده است و نه گوشی آن را شنیده است! در این حالت دیگر سختی‌های زندگی سخت نخواهد بود و بلکه از عسل هم شیرین‌تر خواهد شد، چون قرار است آن سختی به یک شیرینی وصف‌نشدنی تبدیل شود، وان عبارت است از مقامات معنوی! یک داستان واقعی برای روشن شدن مطلب: یک عالمی بود به نام سید علی قاضی و این عالم یک شاگرد داشت به نام سید هاشم حداد، این آقای سید هاشم حداد به استاد خود یعنی علی قاضی میگن، استاد، مادرزن من همیشه به من فحش و ناسزا می‌دهد و من می‌خواهم بابت همین قضیه از زنم طلاق بگیرم، آقای قاضی که استاد ایشان بود می‌فرماید: این کار را نکن و برو صبر کن بر این مشکل! چند روز از این ماجرا گذشت، یک روز که سید هاشم حداد از سرکار به خانه می‌آمد، یک‌مرتبه دید مادرزنش به خانه‌ی او امده، ودراین هنگام دوباره مادر زنش شروع کرد فحش دادن به ایشان، وان قدر مادرزنش به او فحش داد که طاقت سید هاشم حداد سرآمد و بدون اینکه چیزی به مادرزن خود بگوید از خانه بیرون زد. در همین حال یک‌مرتبه دید سید هاشم حداد دوتاشده است! یکی سید هاشم حدادی که همیشه غم و غصه داره و یکی سید هاشمی که گرد غم و غصه‌ی تمام عالم بر روی او نمی‌نشیند! وقتی این مکاشفه برای او پیش آمد، سریع رفت و به‌پای مادرزن خود افتاد و گفت فکر نکنی من از دست شما ناراحت، هر چی می خوای بگو! بله دوستان عزیز یاد خدا بودن یعنی راضی بودن به هر چه خدا به ما بدهد و در این حالت سختی هم به فرصتی برای رسیدن به خدا تبدیل خواهد شد؛ بنابراین: اگر در زندگی متوجه خدا نباشیم و نقش خدا را در زندگی پیدا نکرده باشیم قطعاً زندگی به جهنمی تبدیل خواهد شد و صبح و شب بر ما نخواهد گذشت الا با آشوب و گرفتاری. ولکن اگر در زندگی همیشه یاد خدا باشیم، سختی‌های زندگی تبدیل به فرصت‌هایی می‌شود تا به خدا برسیم، چون هدف برای ما رسیدن به خدا شده است. ان شاالله خداوند توفیق توجه به خودش را به همه‌ی ما عنایت کند، الهی امین. جهت مطالعه‌ی بیشتر به کتاب تفسیر ایه ی نور علامه تهرانی مراجعه شود. پی نوشت: 1- سوره‌ی طه، ایه ی 123 2 🖼مرسلون پنجره ای رو به اگاهی سایت: Morsalun.ir تلگرام: http://t.me/morsalun آپارات www.aparat.com/morsalun.ir ایتا: @morsalun_ir مدیر کانال: @tanha_sajjad