زندگی به سبک شهدا به او گفتم: کار درستی نیست دائم زن و بچه ات را از این طرف به آن طرف میکشى بیا شهرضا یک خانه برایت بخرم ... گفت:نه حرف این چیزها را نزن دنیا هیچ ارزشی نداردشما هم غصه مرا نخور خانه‌ی من عقب ماشینم است باور نمیکنی بیا ببین.. همراهش رفتم در عقب ماشین را باز کرد سه تا کاسه سه تا بشقاب یک سفره پلاستیکی دو تا قوطی شیر خشک بچه و یک سری خورده ریز دیگر... گفت: این هم خانه دنیا را گذاشته‌ام برای دنیا دارها خانه هم باشد برای خانه دارها... راوی:مـادر سردار شهید __________________ @mos_tashhadin🌷