تاخیر تو بر هم زده قانون جهان را بنشانده به دلهای همه طعم خزان را تشویش و دل آشوبی و دلشوره ی دائم برده ست ز ما راحتی و تاب و توان را در شهر ، فراوانیِ تزویر و تظاهر پاشیده به هرجا تب نیرنگ و زیان را هرچند کمی خنده به لب می شکفد گاه تا کی بتوان کرد نهان، درد گران را؟ نادیدن و مشتاقی و مهجوری و حسرت دلخسته نموده ست همه پیر و جوان را یک بار ببین حال پریشان زمین را این ندبه ی هر روزه و اندوه و فغان را وقت است مسیحا نفسی چون تو بیاید تا شاد کند قلب همه عالمیان را هر هفته چو آدینه شود چشم به راهیم با آمدنت خوب کن احوال جهان را. @moshavere_jz