شهید عزت الله اوضح   نام پدر: نصرت الله تاریخ ولادت: ۱۳۴۵/۳/۲   ولادت: همدان – ملایر    |   سن: ۲۲ تاریخ شهادت: ۱۳۶۷/۲/۲۳   |   شهادت: ارتفاعات شیخ محمد عملیات بیت المقدس ۶ مزار: بهشت زهرا(س)، قطعه ۲۹، ردیف ۶، شماره ۷ سمت: معاون اطلاعات و عملیات لشکر ۱۰ حضرت سیدالشهدا علیه السلام https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd زندگینامه شهید عزت الله اوضح؛ معاون اطلاعات و عملیات لشکر ۱۰ حضرت سیدالشهدا علیه السلام عزت الله اوضح در ٢ خرداد ١٣۴۵ دیده به جهان گشود. وی تحصیلات خود را در رشته ریاضی تا مقطع دیپلم ادامه داد. در توزیع اعلامیه های امام در جریان انقلاب نقش فعالی را داشت و در جریان تظاهرات و راه پیمائی ها فعالانه پیشقدم بود. در سال ۵۹ با شروع حمله تجاوزکارانه بعث به میهن اسلامی ایران تصمیم بر رفتن به جبهه گرفت لیکن بدلیل نقش بسزائی که در واحد بسیج سپاه شهر ری داشت به وی اجازه رفتن داده نمی شد. ولی بهر صورت موفق شد برای اولین بار به یکی از جبهه های جنوب برود، و مدت شش ماه در جبهه باشد. روحیه والای او با حضور در جبهه قوت تازه تری گرفت و تعالی بیشتری یافت بطوری که خود را از این پس بطور کامل وقف جنگ مصالح اسلام و انقلاب کرد و پس از چندی دوباره به جبهه اعزام شد و در عملیات رمضان که به عنوان مسئول دسته گردان انتخاب شد و با لشکر حضرت رسول (ص) جهت شرکت در عملیات “مسلم بن عقیل” به جبهه های غرب رفت و توفیق شرکت در این عملیات را پیدا کرد. پس از عملیات به مرخصی آمد و به عضویت دائمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد، سپس واحد اطلاعات عملیات لشکر سیدالشهدا علیه السلام را برای خدمت در جنگ برگزید و لذا تصمیم گرفت یکسال در جبهه بماند که در این مدت در عملیاتهای عاشورای ۱و۲و۳ بعنوان مسئول اطلاعات گردان شرکت نمود و نیز توفیق شرکت در عملیاتهای والفجر مقدماتی و والفجر نصیب وی شد. در عملیات والفجر یک از ناحیه پا مجروح شد، ولی پس از چند ماه و بهبودی نسبی دوباره عازم جبهه شد و در عملیاتهای بدر و خیبر شرکت نمود. دوباره از ناحیه شانه و فک مجروح شد ولی این بار سعی کرد خانواده اش از این موضوع مطلع نشوند و به محض بهبودی، جهت شرکت در عملیات والفجر ۴ به جبهه برگشت، پس از عملیات به تهران و سپس جهت زیارت امام هشتم به مشهد مشرف شد، و پس از مراجعت دوباره جهت شرکت در عملیات والفجر ۸ به جبهه اعزام شد که در این عملیات مسئول تیمهای اطلاعات و عملیات بود. در همین عملیات بود که از ناحیه سر به شدت مجروح شد بطوریکه تصور می رفت شهید شده، لذا او را جهت انتقال به معراج شهدا در آمبولانس قرار دادند. ولی در راه متوجه شدند که وی در قید حیات است. او را سریعاً به اورژانس انتقال داده و از آنجا با هلیکوپتر به عقب آورده و به یکی از بیمارستانهای شیراز منتقل کردند. شدت جراحات به قدری زیاد بود که سبب از کار انداختن دست و پای چپ وی شد و او را به درجه جانبازی نائل نمود. حدود دو سال تحت درمان قرار گرفت و از رفتن به جبهه محروم شد. بنابر اظهار خودش بطور محرمانه وی با دست مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها این بار شفا یافته، لیکن خواسته بود تا زمانیکه زنده است این راز همچنان افشاء نشود. در این مدت نیز از پای ننشت و با قبول مسئولیت پایگاه بسیج الغدیر مسجد رضوی، خدمت خود را ادامه داد و به محض بهبودی نسبی، برای چندمین بار به جبهه اعزام شد و در واحد اطلاعات و عملیات در عملیاتهای کربلای ۱، ۳، ۴ و ۵ شرکت نمود و پس از عملیات، جهت ادامه معالجه دوباره برگشت و از طرف معاونت اطلاعات و عملیات نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جهت دوره عالی اطلاعات و عملیات معرفی و موفق شد در مدت ۶ ماه این دوره را طی کند. به دنبال آن مسئولیت اطلاعات و عملیات لشکر به ایشان پیشنهاد شد که وی به علت عدم توانائی در فعالیتهای عملیاتی نفوذی و شناسائی، بدلیل از کار افتادگی نیمی از بدن، نپذیرفته و امتناع کرد. لذا معاونت اطلاعات و عملیات به وی محول شد. در همین زمان در عملیات والفجر۱۰ حضور یافت و در فتح حلبچه شرکت نمود و پس از ۴ ماه برای دیدار با خانواده اش به تهران رفت و سپس به زیارت حضرت رضا(ع) در مشهد شرف یاب شد . در بازگشت، به اتفاق فرمانده لشکر سیدالشهدا به دیدار رهبر خود، امام عزیز رفت و در ماه مبارک رمضان بود که با زبانی روزه و حالتی غیر از حالات دفعات قبلی و روحیه ای فوق تصور، باز به جبهه اعزام شد و در عملیات بیت المقدس۶  در جبهه غرب شرکت نمود. سرانجام ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۷، پس از انجام عملیات در حین بازگشت از منطقه عملیاتی به قرارگاه تاکتیکی لشکر در حالیکه به اتفاق یکی از همرزمانش بر موتور سوار بود، از ناحیه گردن، پا و دست مورد اصابت خمپاره دشمن قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت رسید.