#حقیقت_نور
به کسی گفتند جنگل را ببین و او گفت این درختان نمیگذارند، جنگل را ببینم...
در این مطایبه، حقیقت لطیفی پنهان است. گذر از موجودات منفرد و التفات به یک "کل"، فرا رفتن از کودکی عقل و وارد شدن در پختگیِ آن است.
"ترسآگاهی" حالی است که در آن به اشکالی که شیشهی رنگی درست کرده نگاه نمیکنیم، که به خود نور مینگریم. آیا می توانیم خود نور را ببینیم؟ نور نادیدنی است. حقیقتِ نور در ورای چیزهایی که بواسطهی بازتاباندن همان نور، مرئی شدهاند، پنهان است. نور در خفای ظاهر، پنهان است. وجود، یک امر ناپیداست که همه چیز را به آشکارگی میرساند.
دیدن حقیقت پنهان در خفای ظهورات عالم، با بستن چشم ظاهر میسر میشود نه چشمتیز کردن و تمرکز کردن. علم جدید، دانشی برای تیزبین کردن چشم سر است ولی این تیزبینی، "دیدهور شدن" انسان را منتفی کرده است.
دقیقاً خلاف آنچه اگوست کُنت مدعی شده، ساینس دانش دوران کودکی بشر است. دانشی که دیدهوری و معرفت متعالیِ عصر پختگی را از بشر ستاند.
#داستان_فراموشی