اشاره ای جامعه شناختی به مسأله طبری: جریان طبری را از جهات مختلف می توان تحلیل کرد اشاره ای جامعه‌شناختی به آن خالی از لطف نیست: بستر اجتماعی این انحرافات تابو شکنانه را قبلاً افراد و گروههایی فراهم نموده اند که بطور سازمان یافته فرهنگ اشرافیت را در کشور و بطور خاص در میان مسئولان نظام، نهادینه ساخته اند. در این فرهنگ، افزون بر رهایی تفرعن درونی و سیری ناپذیر انسان، امنیت روانی نیز برای مجرمان یقه سفید فراهم می گردد. در فرهنگ اشرافی، فشارهنجاری جامعه نسبت به تظاهرات رفتاری متجملانه و لاکچری مسئولان، ضعیف شده بلکه به ارزش اجتماعی تبدیل می گردد. در امتداد این نظام معنایی لاکچری و در حاشیه آن تغییرات فرهنگی، رشوه میلیاردی و تصرف زمین و کاخ میلیاردی به سادگی صورت گرفته و زد و بندهای ساختاری نیز هموار می گردد. پیامدهای اجتماعی این تغییرات فرهنگی، داستان غم انگیز دیگری دارد که شکل گیری فاصله طبقاتی افسار گسیخته و به تبع آن هنجار شکنی و طغیان های عمومی نمونه بارز آن است. بویژه آنکه وقتی یک سوی این فاصله طبقاتی را رهبران جامعه دینی شکل دهند. چه زیبا فرمود امیر بیان: ان الله فرض علی ائمه العدل ان یقدروا انفسهم بضعفه الناس کی لایتبیغ بالفقیر فقره(خطبه 219 نسخه مرحوم دشتی).