🔰زندگینامه شهید مدافع حرم جواد الله کرم 💐🍃شهید مدافع حرم «جواد الله کرم» متولد دوم تیر ماه سال 1360 و اهل محله مهرآباد تهران بود. وی از مستشاران زبده نظامی و فرماندهان مقاومت بود که برای دفاع از حرم عمه سادات داوطلبانه به سوریه اعزام شد. او سه بار در سال های 93 و 94 در جریان جنگ سوریه مجروح شد. در جریان حمله نیروهای تکفیری به خان‌طومان در جنوب غرب حلب در زمان آتش ‌بس در 19 اردیبهشت سال 95 به شهادت رسید. پیکر وی در منطقه ماند و پس از چهار سال توسط تیم تفحص کشف و به ایران بازگردانده شد. او می گفت: «مهم نیست چه مسئولیتی داریم و کجا هستیم، هرجا که هستیم باید درست انجام وظیفه کنیم.» 🌿به روایت همرزمان: وقتی شهید امین کریمی با تیر دشمن روی زمین افتاد، جواد الله کرم هم تیر خورد ولی چیزی نگفت. بالاخره فرمانده باید خودش را جلوی نیروهایش سرحال نشان دهد. گذشت و بعد یک ساعت روستا کامل دست ما بود. به اتفاق آقا جواد انتهای روستا نشستیم و تازه وقت کردیم که از شهادت امین کریمی بغض کنیم. جواد الله کرم گفت: «امین خیلی بچه خوبی بود، از اوایل پاسدار شدنش من می دونستم که شهید میشه.» با تعجب پرسیدم: «مگه شما از اون موقع می شناختینش؟» گفت: «بله. من مربی‌شون بودم. از همون موقع می رفت دنبال جدیدترین اطلاعات و سخت‌ترین کارها و درست کردن پیشرفته‌ترین وسایل تخریب و خلاصه خیلی آدم مخلصی بود.» 🌿به روایت همسر: من از همان ابتدا و زمان آشنایی با هدف و خواسته آقاجواد آشنا بودم همه ما برایمان جا افتاده بود که در کنار علاقه ای که به خانواده اش، من و  بچه ها دارد ادای تکلیفش را مهمتر می داند.  برایمان جا افتاده بود که آقا جواد خانواده اش را دوست دارد اما تکلیف را مهمتر از خانواده می دانست ما هم هرگز مانع رفتن ایشان به ماموریت نمی شدیم. در جواب اینکه چرا اصرار بر رفتن به سوریه دارد به همه می گفت اگر به سوریه نرویم باید در ایران با دشمن رو به رو شویم. آیا شما دوست دارید دشمن وارد تهران بشود و خانه و زندگی ما را ویران کند؟ پس بهتر این است که در سوریه با دشمن رو به رو شویم و او را عقب بزنیم. معتقد بود حتی اگر حرم حضرت زینب(س) هم در سوریه نبود باید می رفت و چیزی از اهمیت رفتنش کم نمی شد چه برسد به اینکه بحث حرم هم پیش آمده بود. آقا جواد میگفت سوریه محور مقاومت ماست. اگر از دست برود خطر بزرگی برای انقلاب اسلامی است. از طرف دیگر غرور و غیرتم اجازه نمی دهد که زنان و کودکان مسلمان در این کشور بی دفاع و بی سرپناه بمانند. نسبت به اوضاع واحوال همه نگران بودند و تمام تلاش شان بر این بود که تا جای ممکن از دور و بری ها  کسی مشکلی نداشته باشد حتی نسبت به بنده و بچه ها دلسوز و مهربان بود. همیشه عادت داشت به محض رسیدن به خانه تمام مشغله های کاری را  کنار بگذارد  و مشغول بچه ها می شد. کسی در خانه احساس کمبود محبت و معاش نمی کرد. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣ 🌺🌿✨🌺🌿✨🌺🌿✨