‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> کتاب زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری 📌قسمت نود و دوم سرم را بالا گرفتم. بیرون گودال هیچ بوی عطری نبود.آن موقع اطراف قبر گل کاری نشده بود.فقط بوی نم باران به مشامم می آمد. با خود گفتم: احمد چهل روز پیش شهید شده مگر نمیگویند که جنازه بعد از چهل روز متعفن میشود؟؟ دوباره سرم را داخل قبر کردم.گویی یک شیشه عطر خوش بو را داخل قبر خالی کرده اند. سنگ را سر جایش قرار دادیم.تابلو را نصب کردیم و مزار احمد آقا را برای مراسم چهلم اماده کردیم. وقتی می خواستیم برگردیم دوباره ایستادم و به قبر او خیره شدم. من اطمینان داشتم که پیکر احمد آقا مانند بقیه اولیا الله سالم و مطهر مانده است. باران شدید شده بود. من ایستاده بودم و حسابی خیس شدم. اقا مجید صدایم کرد و به سمت ماشین برگشتم. اما فکر ان بوی خوش از ذهنم خارج نمیشد، بوی خوشی که با هیچ یک از عطر های دنیا قابل مقایسه نبود! ادامه دارد ... با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی ) امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شهید ✨🌿🌸🌿✨