🔰گفتگو با خانواده شهید مدافع حرم رضا سنجرانی 🌷🌿پدر شهید رضا سنجرانی می‌گوید: رضا چهار بار به سوریه اعزام شد، اولین بار دو سال قبل شهادت بود، اصرار داشت تاسوعا و عاشورا در منطقه بماند، ماند و در نخستین روزهای محرم شهید شد. 🔷🔸🔷 در منطقه معروف به «کرار» بود، از همرزمان نزدیک شهیدان «مرتضی عطایی» و «حسن قاسمی دانا» که بعد از چهار بار اعزام اول مهرماه در دیرالزور شهید شد. شهید «رضا سنجرانی» رزمنده مدافع حرم ایرانی از لشکر فاطمیون بود که پس از جانبازی از ناحیه دست و پا در اول مهرماه و مصادف با دوم ماه محرم الحرام به مقام رفیع شهادت نائل شد. پدرش شهید سنجرانی می‌گوید: «رضا در 40 سالگی شهید شد و امروز بعد از 40 سال احساس می‌کنم پسرم را نمی‌شناختم، انگار از جنس ما آدم‌های عادی نبود، من خودم هم سال‌ها در جنگ هشت سال دفاع مقدس بودم اما رضا از من پیشی گرفت، او لایق شهادت بود و من نه.» 🌺رضا با خدا معامله کرد🌺 مادر خیلی کوتاه و مختصر سخن می‌گوید. حرف‌هایش را در چند جمله خلاصه کرده و می‌گوید: رضا با خدا معامله کرد از همان روز اول می‌دانستم این پسر پیش من نمی‌ماند و مال من نیست. روزی که می‌خواست به سوریه برود، گفتم: «من جواب بچه‌هایت را نمی‌توانم بدهم»، رضا گفت: «مادر! من اگر نروم از حرم دفاع کنم، شما فردا می‌توانی سرت را مقابل جدت حضرت زهرا(س) بالا بگیری؟ به حرم بی بی(س) جسارت می‌کنند، من چطور آرام بنشینم؟» حالا هم در عجبم که چرا اینقدر آرامم و صبور. مطمئنم در حقم دعا کرده وگرنه مگر می‌شو خار به پای فرزندی برود و مادرش آرام بنشیند. بخدا رضا برایم دعا کرده است. 🌹🍃آقای سنجرانی! از فرزندتان بگویید. چطور شد که آقا رضا به این نتیجه رسید که لباس مدافعان حرم را بپوشد؟ من خودم نظامی بازنشسته‌ام که در جبهه‌های هشت سال دفاع مقدس حضور داشتم اما مثل پسرم لایق شهادت نبودم، یادم می‌آید آن زمانی که جبهه می‌رفتم، هر بار که می‌آمدم با همان سن کم و دنیای کودکانه‌اش اصرار می‌کرد او را هم ببرم، خلاصه اینکه من سال‌ها نبودم و نقطه شروع حسینی شدن رضا و ارادتمندی وی به اهل بیت(ع) از همان روزها و سال‌هایی شروع شد که من جبهه بودم اما مادرش بچه‌ها را مسجدی و هیئتی بار آورد. رضا بزرگ شده مسجد و هیئت‌های عزاداری بود/بیشتر وقتش یا در مساجد می‌گذشت و یا به آموزش در پادگان در حقیقت رضا بزرگ شده مسجد و هیئت‌های عزاداری بود و به قولی مگر می‌شود بچه هیئتی باشی و جسارت به حرم بی بی زینب(س) را تاب بیاوری؟ رضا بسیجی فعال، قاری قرآن و مداح اهل بیت(ع) بود. خودش دوست داشت تمام وقتش را صرف ائمه اطهار(ع) کند. بیشتر وقتش یا در مساجد می‌گذشت و یا به آموزش در پادگان. طوری رفتار می‌کرد که انگار این روزمرگی‌ها برایش مهم نیست. مدرسه‌اش که تمام شد همین دانشگاه آزاد مشهد قبول شد. راستش از همان کودکی شوق لباس رزم داشت، با او خیلی صحبت می‌کردم، مثل دیگران درس‌ات را بخوان، سرکار برو و زندگی‌ات را بچرخان اما رضا ضمن تمام احترامی که برای خانواده قائل بود، همیشه حرف از هدفی بزرگ می‌زد و زندگی که برایش با این پشت میزنشینی‌ها معنایی نداشت. من به عنوان پدر این را فهمیده بودم که رضا راهش را انتخاب کرده و روحش در قالب یک زندگی مادی و عادی نمی‌گنجد. انگار ساخته شده بود که شبانه روز پوتین پایش کند و در لباس رزم باشد. در آزمون استخدام بانک ملی به درخواست من شرکت کرد و قبول شد، صبح تا عصر که در بانک بود اما بلافاصله بعد آن یا خودش را به پایگاه بسیج می‌رساند و یا کلاس‌های آموزش قرآنش در مساجد. با التماس در فاطمیون ثبت نام کرد/4بار به سوریه رفت 🌹🍃شهید سنجرانی جزو مدافعان حرم ایرانی بود که همراه بچه‌های افغانستانی فاطمیون راهی سوریه شد، این موضوع چطور اتفاق افتاد؟ چند بار رفت و بازگشت؟ ✨ادامه👇