وقتی كه در حوزه علمیه قم درس می‌خواند، آنجا به درس خیلی اهمیت می‌دادند. به طلبه‌ها سخت می‌گرفتند محمودرضا به جبهه می‌رفت و موقع امتحان خودش را می‌رسانید و بعد از یک شب مطالعه در امتحانات شركت می‌كرد. او نمرات خوبی داشت و در كارهایش موفق بود. یک بار در جزیره مجنون به شدت مجروح شد، ولی پس از بهبودی دوباره به منطقه برگشت. محمودرضا ساعتیان در عملیات‌های بی‌شماری شركت داشت، از جمله: عملیات مجنون، عملیات فاو، عملیات والفجر مقدماتی، والفجر دو، والفجر هشت، عملیات حاج عمران و بیت‌المقدس دو كه شجاعانه می‌جنگید و دشمن بعثی را به خاک می‌انداخت. در جبهه كلاس‌های عقیدتی دایر می‌كرد و بچه‌های رزمنده را دعوت می‌نمود. به آنها قرآن، نماز و مسئله‌های شرعی درس می‌داد. در كنار مسئولیتش (فرمانده گردان) به شناخت اسلام، انقلاب و شخصیت امام خمینی می‌پرداخت. آخرین دفعه‌ای كه مرخصی گرفت و به منزل رفت، فرزند دومش (سلمان) 25 روزه بود. او در طی این 25 روز موفق نشده بود كه فرزندش را كامل ببیند. پس از سركشی از خانواده، رادیو اعلام كرد كه دشمن در شلمچه پاتک زده‌ محمودرضا با شنیدن این خبر فوری خودش را با هواپیما به منطقه رساند و یک هفته بعد خبر شهادتش را به خانواده‌اش ابلاغ ‌كردند. قبل از شهادتش برای ابوذر و سلمان (فرزندانش) نامه‌هایی نوشت و از همسرش خواست كه بعد از شهادت یكی را در 7 سالگی و دیگری را در 17 سالگی بخوانند. محمودرضا ساعتیان در ششم خرداد ماه سال 1367 در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت تركش در تک عراق به شهادت رسید. 🔹روحانی شهید محمودرضا ساعتیان در قسمتی از وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «از مادر عزیز و دلسوزم تقاضا دارم مرا حلال كند و در فراق من ناله نكند و همچون زینب (س) صبور باشد. پیرو ولایت فقیه باشید. خواهران و برادران عزیز در كسب علوم و معارف اسلامی كوشش كنید و از فرزندانم می‌خواهم كه راه مرا ادامه دهند.» او اولین شهید خانواده است که پیكر پاک و مطهر شهید را در خلدبرین یزد به خاک سپردند. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣ 🌺🕊🌿🌺🕊🌿🌺🕊🌿🌺