🔰زندگينامه دانشجوی شهید سید احمد رحیمی 💐🍃دانشجوی شهید سید احمد رحیمی فرزند سید محمد رضا در سوم فروردین ۱۳۳۸ در خانواده ای متدین، آگاه و هوشمند در شهر بیرجند پا به عرصه وجود نهاد در آغاز کودکی روانه مکتب خانه شد و قرآن را فرا گرفت تحصیلات ابتدایی را در دبستان حکیم نزاری، راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مطهری و دبیرستان را در دبیرستان طالقانی بیرجند به اتمام رساند و در سال ۱۳۵۶ پس از شرکت در آزمون سراسری در دانشکده پزشکی تهران پذیرفته شد و مشغول تحصیل گردید. شهید رحیمی از برجستگی های اخلاقی، هوش سرشار، قدرت فرماندهی و توان مدیریتی فوق العاده ای بهره مند بود. همین امر باعث شد که بسان ستاره ای نورانی در آسمان اندیشه همشهریان خود همواره درخشان بماند و دوست و دشمن یک دل و یک زبان او را تحسین نمایند و شخصیت چند بعدی وی را بستایند.  پایبندی احمد به مبانی اسلام و دلسوزی اش نسبت به محرومین موجب شد تا فعالیت مذهبی- سیاسی اش را از همان دوران دبیرستان آغاز نماید و اولین مبارزه علنی ایشان در مسجد آیت الله آیتی بیرجند اتفاق افتاد، ایشان پس از پایان نماز مغرب و عشا طی سخنرانی مهیجی از وزیر دربار وقت- اسد الله علم- به سختی انتقاد نمود و کسانی را که به ظاهر همراه با انقلابیون و در باطن جیره خوار دستگاه علم بودند مورد خطاب قرار داد و گفت: مردم برای افرادی که گندم های اسدالله علم در منازلشان انبار شده ارزشی قایل نیستند. این حرکت باعث شد که مأمورین ساواک ایشان را دستگیر نمایند اما با هوشیاری از زندان رهایی یافت، و از آن پس نامش در صحیفه یاران امام ثبت شد.   ☘فعالیتها در دانشگاه   سید احمد در دانشگاه فعالیت های خود را به گونه ای شکل یافته دنبال کرد، ایشان که از اعضای اصلی انجمن اسلامی دانشکده پزشکی بودند در یکی از جلسات درس که حجاب اسلامی از سوی استاد جامعه شناسی مورد انتقاد واقع شد و در میان بهت و حیرت دانشجویان با استواری از جا بلند می شوند و با شجاعت تمام از حجاب دفاع نمود و استاد را قانع می سازند. این دفاع جانانه و سایر سخنرانی های ایشان در محیط دانشگاه باعث شد که بسیاری از دختران دانشجو به حجاب رو بیاورند و حتی دختر یکی از سناتورهای شاه که همکلاس ایشان بود از سید احمد تقاضا می نماید که منابع بیشتری درباره حجاب در اختیار ایشان بگذارد.   ☘قبل و بعد از پیروزی انقلاب با وزيدن نسيم انقلاب سيد احمد به فعاليت هايش عليه ر‍ژيم وسعت بخشيد و براي انتقال اعلاميه هاي حضرت امام از تهران به بيرجند چهره و نوع پوشش خود را تغيير مي داد. او در راهپيمايي هاي تهران، مشهد و بيرجند حضوري چشمگير داشت و از نزديك شاهد تظاهرات خونين هفده شهريور در ميدان ژاله بود. با پيروزي انقلاب اسلامي و بازگشايي دانشگاه ها به ادامه تحصيل پرداخت. و با شخصيت هايي چون: آيت الله بهشتي، آيت الله مطهري و آيت الله مفتح رابطه اي نزديك داشت. چندي نگذشت كه در سيزده آبان ماه 1358 به همراه تعداد ديگري از از دانشجويان خط امام، لانه جاسوسي آمريكا را به تصرف درآورد. به اذعان دانشجويان او يكي از چهره هاي موفق فتح لانه جاسوسي بود و بارها به نمايندگي دانشجويان در تجمع مردم حضوريافت و به روشنگري پرداخت. شهيد رحيمي به درخواست دادسراي انقلاب اسلامي بيرجند به اين شهرستان مراجعت نمود و مسئوليت فرماندهي سپاه پاسداران منطقه را پذيرفت و دوران خدمتش در سپاه مقارن بود با آغاز جنگ تحميلي، حركات كور منافقين، خيانت بني صدر، فعاليت تروريست هاي اقتصادي و فتنه انگيزهاي ملاكين غاصب. سه بار منافقين تصميم به ترور وي گرفتند: نقشه ها و كروكي منزل سيد احمد در يكي از خانه هاي تيمي به دست آمد. اما هر بار با عنايت خداوند از خطر محفوظ ماند. پس از كسب تكليف از محضر امام به عضويت شوراي سپاه منطقه 4 خراسان و سرپرستي واحد اطلاعات منصوب گرديد و خدمات ارزنده اي در اين راه به جاي گذاشت. پس از فوت پدر بزرگوارش به ناچار به بيرجند مراجعت نمود و به فعاليت هاي آموزشي و آموزش عقيدتي بين جوانان سپاه و بسيج و ساير ارگانها و نهادها پرداخت و بارها براي بررسي نيروهاي لشكر نصر 5 به جبهه رفت.  ✨ادامه👇