🌷 داستان کوتاه (33) 📖 پای درس امام حسین (ع) ... (79) ✅ توصیه امام حسین (ع) به ساکت فتنه 🌹 امام حسین (ع) در مسیر مکه تا کوفه، رفت تا به منزلگاه بنی مقاتل رسید و در آن، فرود آمد و خیمه ای بر پا دید. پرسید: «این خیمه از کیست؟» گفته شد: از عبید اللّه بن حُرّ جُعفی است. فرمود: «او را به نزد من دعوت کنید». فرستاده امام علیه السلام نزد عبید اللّه بن حُر آمد و گفت: این، حسین بن علی است که تو را دعوت می کند. عبید اللّه گفت: إنّا للّه و إنّا إلیه راجعون. به خدا سوگند از کوفه بیرون آمدم فقط به خاطر ناخوش داشتن اینکه حسین به آنجا بیاید و من در آنجا باشم. به خدا سوگند نه می خواهم او را ببینم و نه می خواهم او مرا ببیند. فرستاده امام نزد امام آمد و گزارش داد. امام برخاست و خودش نزد عبیدالله آمد و به او سلام داد و نشست و او را به قیام همراه با خود دعوت کرد. عبید اللّه بن حر، همان حرف ها را گفت و از پذیرش دعوت امام عذر خواست. امام به او فرمود: «حال که ما را یاری نمی دهی، پس را مراعات کن و از جنگ با ما بپرهیز. به خدا سوگند هر کس فریاد ما را بشنود و به یاری ما نیاید، قطعاً هلاک می شود». حر گفت: این موضوع در مورد من هیچ گاه نخواهد شد. إن شاء اللّه! 📖 مضَی الحُسَینُ علیه السلام حَتَّی انتَهی إلی قَصرِ بَنی مُقاتِلٍ فَنَزَلَ بِهِ،فَإِذا هُوَ بِفُسطاطٍ مَضروبٍ،فَقالَ:لِمَن هذا؟ فَقیلَ:لِعُبَیدِ اللّهِ بنِ الحُرِّ الجُعفِیِّ. فَقالَ:اُدعوهُ إلَیَّ. فَلَمّا أتاهُ الرَّسولُ قالَ لَهُ:هذَا الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام یَدعوکَ،فَقالَ عُبَیدُ اللّهِ:إنّا للّهِ ِ و إنّا إلَیهِ راجِعونَ،وَ اللّهِ ما خَرَجتُ مِنَ الکوفَةِ إلاّ کَراهِیَةَ أن یَدخُلَهَا الحُسَینُ و أنَا بِها،وَ اللّهِ ما اریدُ أن أراهُ و لا یَرانی. فَأَتاهُ الرَّسولُ فَأَخبَرَهُ،فَقامَ الحُسَینُ علیه السلام فَجاءَ حَتّی دَخَلَ عَلَیهِ فَسَلَّمَ و جَلَسَ،ثُمَّ دَعاهُ إلَی الخُروجِ مَعَهُ،فَأَعادَ عَلَیهِ عُبَیدُ اللّهِ بنُ الحُرِّ تِلکَ المَقالَةَ وَ استَقالَهُ مِمّا دَعاهُ إلَیهِ. فَقالَ لَهُ الحُسَینُ علیه السلام:فَإِن لَم تَنصُرنا فَاتَّقِ اللّهَ أن تَکونَ مِمَّن یُقاتِلُنا،وَ اللّهِ لا یَسمَعُ واعِیَتَنا أحَدٌ ثُمَّ لا یَنصُرُنا إلاّ هَلَکَ. فَقالَ:أمّا هذا فَلا یَکونُ أبَدا إن شاءَ اللّهُ. 📚 حکمت نامه امام حسین ، ج 1 ص 265 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen