🌷 داستان کوتاه (35)
📖 پای درس امام حسین (ع) ... (82)
✅ موضع امام حسین (ع) در مقابل پیشنهاد کسب قدرت در زمان حکومت پدرش.
🌹 در زمان حکومت امام علی (ع) عبید اللّه پسر عمر خطّاب به امام حسین (ع) پیام فرستاد که: من با تو کاری دارم. هرگاه خواستی، به دیدارم بیا تا آگاهت کنم.
امام حسین علیه السلام به سوی او رفت و در برابرش ایستاد و گمان کرد که پسر عمر می خواهد با او بجنگد. پسر عمر به او گفت: من تو را برای جنگ دعوت نکرده ام؛ نصیحتی به تو دارم. از من بشنو.
امام حسین علیه السلام فرمود: «آنچه می خواهی، بگو».
پسر عمر گفت: بدان که پدرت خون قریش را ریخته است و مردم با او دشمنند و می گویند او قاتل عثمان است. آیا می توانی او را از حکومت خلع کنی و با او مخالفت ورزی تا حکومت را به تو بسپاریم؟
امام حسین علیه السلام فرمود: «هرگز! به خدا سوگند نسبت به خدا و پیامبرش و وصیّ پیامبرش کفر نمی ورزم. دور شو! وای بر تو از شیطان رانده شده! بی تردید شیطان، بدکاری ات را برایت آراسته و تو را فریب داده تا با پیروی از متجاوزان و یاریِ این (معاویه) مرتد، تو را از دینت بیرون کند؛معاویه ای که خود و پدرش، همواره در جنگ و دشمنی با خدا و پیامبرش و مؤمنان بوده اند. به خدا سوگند آنها اسلام نیاوردند؛ بلکه از سرِ ترس و طمع، تسلیم شدند.
خود تو امروز برای آنکه سرزنشت نکنند، می جنگی و با بوی خوش برای جنگ بیرون می آیی تا پیش زنان شام، خودنمایی کنی. اندکی خوش باش که امیدوارم خدا تو را به زودی بکشد.
عبید اللّه بن عمر خندید و به سوی معاویه بازگشت و گفت: من می خواستم حسین را فریب دهم. لذا به او چنین و چنان گفتم؛ امّا امیدی به فریبش ندارم.
معاویه گفت: حسین بن علی فریب نمی خورد. او پسر پدرش است.
📚 حکمت نامه امام حسین، ج 1 ص 243
📱 کانال سبک زندگی متقین:
https://eitaa.com/mottagheen