🔘 خانه ات کجاست؟ 🔹 می دانم آقا! باور دارم قطعاً تو هستی و این را در این طوفان بحران و بلا و ناپاکی، از آرامشی که در قلبم موج می زند، حس می کنم. 🔹 می دانم اگر تو نبودی، کسی نبود که حرف‌های غمبارم را بفهمد و مرهم بگذارد. راستش دل تنگ شده ام! 🔹 دلم می خواهد زمانه‌ی پیامبر خدا(ص) باشد! دلم می خواهد باشم: مقابل در خانه ات بایستم و اجازه بگیرم که داخل شوم. و بعد دو زانو مقابلت بنشینم و تو برایم سخنی بگویی. از آن سخن‌هایی که دری به سوی حقیقت می‌گشاید. 🔹 می دانی؟ از بودن کارم گذشته است؛ دلم می خواهد! تنگ در آغوش گرفتنت همچون ؛ دست بوسی ات 🔹 دلم از موشک‌ها و فضاپیماها گرفته است؛ از هواپیماها و قطارهای مملو از مسافر از اتوبوس‌ها و سواری‌های تندرویی که من را به تو نمی‌رسانند، دلم گرفته است. 🔹 دلم مرکبی می خواهد راه بلد؛ تا مثل و ، کرایه شان کنم و تا در خانه ات هی هی کنان بیایم! عیدها برایت گل و هدیه بیاورم. روزهای مصیبت، خرما و تسلیت. 🔹 آقای مهربان و عزیزم! چگونه بگویم... دلم از خانه‌هایی که خانه‌ی تو نیست، گرفته است. از دیدار آدم‌هایی که «تو» نیستند! از حرف‌های آدم‌هایی که حرف‌های تو نیست. دلتنگ شده ام. 🔹 خانه ات کجاست مسافر؟ @mouood_org