#گلخونه
#مادر_بابرنامه
تجربه خانم ز_رضایی
(مامان سیدعباس و سیدعلی ۶.۵ساله، فاطمهسادات ۵سال و ۲ماهه، زهراسادات ۲ساله)👼
خیلیها میپرسن چطوری میرسی به همهٔ کارات؟
و وقتی میگم خب ممکنه به یه سریها نرسم😉، تعجب میکنن!
خب مگه کسی که چند فرزند داره آدم نیست؟😅
گاهی بعضیها که من رو میشناسن، مدام میگن ما خجالت میکشیم جلوی تو از مشکلات بچهداری بگیم،
تو خیلی صبوری و...
در صورتی که منم مثل همهٔ مامانها، بارها و بارها کم آوردم🙃 و حداقل این فکر چندین بار تو ذهنم اومده که وای کاش تنها بودم...
و اصلاً بد هم نیست.
ولی وقتی مدام از اطراف بهت میگن که تو توانمند هستی، تو قوی هستی، یا خیلی صبوری، اگه یک زمانی کم بیاری یا صبرت تموم بشه، حتی اگه کسی نفهمه و نبینه، تو ذهن خودت، آدم دورویی شدی...😣
و این کمکم روانت رو خراب میکنه.
ما مادران چندفرزندی، دائم در معرض قضاوت بقیه هستیم. چون چند تا بچه آوردیم!
اگه یه وقت ما ناراحت و عصبی بشیم یا بچه رو دعوا کنیم، سریع میگن که چون چند تا آورده، نمیتونه تربیت کنه.😶
یا مثلاً اگه بچه مریض بشه، سریع میگن که چون رسیدگی نداشتی!🥲
یا اگه دفتر بچهٔ کلاس اولی کثیف بشه، یا دیکته نمرهٔ کمی بگیره، خیلی راحت قضاوت میکنن که چهار تا بچه داره و نمیتونه به همهشون برسه...🫢
درحالیکه ممکنه همهٔ این اتفاقها برای یه مادر تک فرزندی هم بیوفته. چون طبیعت زندگیه. مهم اینه که چهجوری باهاش رشد بدی خودتو و مدیریتش بکنی.
خدا نکنه موقع خرید برای بچهها، حسابکتاب کنی یا مثلاً بگی که الان روز اسباببازی نیست!
سریع محکوم به این میشی که نداشتی، بچه نمیآوردی.🤦🏻♀️ در صورتی که اصلاً پشت خیلی از حساب کتابها تربیت اقتصادی بچه هست.
ما مادرهای چند فرزندی، اگه خودمون همهٔ کارهای خونه رو انجام بدیم، میگن زندگیتو تباه کردی و شدی بشور و بساب خونه و اگه پرستار بگیریم یا مادرمون کمک کنه،
میگن کمک داشته که آورده!😶
#تجربه 👇
برای من خیلی اتفاق میافته ببینم نمیتونم به همه کارها برسم،
تو این مواقع سعی میکنم اولویتها رو در نظر بگیرم. از کارهایی شروع کنم که اگر انجام ندم، زندگی مختل میشه. مثل غذا یا ظرفها...
✅ و اینکه عادت کردم چند تا کار رو با هم انجام بدم.
مثلاً اگه بخوام تلویزیون ببینم (کلا که کم میبینم)، همزمان کار دیگهای هم دست میگیرم.😉 مثل مرتب کردن محوطهٔ جلوی تلویزیون، خرد کردن پیاز، مرتب کردن کیف پسرها یا نقاشی دور دفترهاشون.
✅ یا مثلاً دیکتهٔ پسرها رو، حین تمیز کردن گاز میگم. یا تماسهایی که دارم با هندزفری بلوتوثیه (با قیمت کم خریدم) و حین مرتب کردن آشپزخونه.
✅ از بچهها کمک میگیرم برای مرتبی خونه.
مثلاً دو بار یا یک بار در روز میگم بدو بدویی🤭 خونه مرتب بشه. یعنی فقط همه چی از هال بره سر جاش.
با این حال اگه هم نرسم به کاری، تلاش میکنم نیمهٔ پر لیوان رو ببینم.😅
مثلاً اگه فقط تونستم اتاق رو تمیز کنم، دیگه استرس بقیهٔ خونه رو نداشته باشم و از تمیزی همون اتاق لذت ببرم.😊☺️
شاید بعضی مادرها، خودشونو با بقیه مقایسه کنن و احساس ناتوانی یا شکست کنن،
ولی در واقع این مهمه که آیا از زمانی که دارم، استفاده میکنم یا نه... این چیزیه که خداوند هم در آخرت ازمون سوال میکنه.😉
من همیشه به خودم این امیدواری رو میدم:
تو روایت هست که خداوند در روز قیامت از ما میپرسن جوانیات رو در چه راهی خرج کردی؟
و من به واسطهٔ مادر بودنهای پشت سر هم، امید دارم بتونم اونجا این جواب رو بدم که داشتم به بنده کوچولوهای شما خدمت میکردم...
و شاید این قبول بشه از من.🤲🏻
اینکه بدونیم هدفمون از زندگی چی هست و بعد براش برنامهریزی کنیم، کل هدف من برای نوشتن این یادداشتها بوده.
اگر فرزندآوریه،
اگر فعالیت اجتماعیه،
اگر مرتبی خونهست،
اگر یکنواخت کردن زمان خواب بچهست...
همه و همه با برنامهریزی و توکل به خدا امکانپذیره...
در آخر اینکه من سعی کردم تو این نوشتهها، واقعیت رو بگم...
ولی ادعا نمیکنم که تونستم همهٔ واقعیت رو بگم.
بالاخره کل دوران یا تحولات رو نمیشه گفت.
همین شیرینیها و تلخیها، راحتیها و سختیها کنار هم هست که زندگی رو میسازه...
🖋 کانال مادران شریف ایران زمین
@movasaatemadari 🌻