بسم الله النور با سلام بر دل‌های آگاه، و فانوس‌هایی که در دست زنان غدیری سالیانی است که روشن شده است… دشمن، دوباره در انتخاب زمان اشتباه کرد. در لحظه‌ای که خیال می‌کند وقت غفلت ماست، درست وسط دو تجلّی: میان جمعه‌ای که قلب امت در رکوع و قیام است. و غدیری که روح امت در بیعت و شناخت، او دست به تردید زد. به خیال خامش، بی‌صدا بودن یعنی خاموش بودن. اما او ما را نشناخت. 🔻غافل است از آن مادری که در سجدهٔ نماز جمعه، بی‌صدا نجوا می‌کند: اللهم وال من والاه از آن دختری که فردا با پرچم سبز ولایت، میان هزاران گام، گام می‌زند. از آن زنِ گمنامی که چادری روی سر دارد، اما فانوسی در دل، و هر گامش تیری‌ست بر پیکر ظلمتِ شک و تحریف. ما نماز جمعه را یک فریضه‌ٔ عبادی صرف نمی‌دانیم؛ میثاقی‌ست زنده با زمانه‌مان. و امروز با عزمی راسختر در محل امضای میثاق نامه حضور پیدا خواهیم کرده و چون حضرت زهرا سلام الله علیها تجدید میثاقی مجدد با ولایت . 🔻و غدیر را نه یک جشن، نه فقط یک یادبود، غدیر، یوم‌التمییز است، روز مرزها. روز آنکه بگویی «من با کی‌ام؟» و ثابت کنی: دل در کدام سو می‌تپد. 🔸ما امروز در صف نماز جمعه، و فردا در راهپیمایی غدیر، از شک عبور می‌کنیم، از تردید می‌گذریم، و با قلب‌هایی لبریز از یقین، می‌گوییم: ما غدیر را انتخاب کرده‌ایم. نه با زبان، نه فقط با پارچه‌های سبز. بلکه با ایستادن، با تربیت فرزندانمان، با حضور، با وقار، با آگاهی. 🔸هیچ‌کس حق ندارد این میثاق را سبک بشمارد و این میثاق را از ما بگیرد. و هیچ شایعه‌ای، هیچ عملیات روانی، نباید ما را از شکوه این روزهای بیعت جدا کند و ما را از خط ولایت دور کند. 🔻غدیر، در دل زنانی‌ست که ام‌أبیها را شناخته‌اند. در لبخند مادرانی‌ست که دخترانشان را با محبت علی بزرگ می‌کنند. در وضوی پرستاری‌ست که شبِ شیفت کاری‌اش را با دعای فرج آغاز می‌کند. در دختری‌ست که حجابش را، ایمانش را، با افتخار و عمق انتخاب کرده. و در توست... اگر امروز با دل، با گام، با قلم، به این حقیقت پاسخ دهی. 🔸ما مرجفون را نمی‌شنویم، ما صدای غدیر را شنیده‌ایم. و این بار، غدیر فقط جشن نیست، حرکت برای نابودی غده سرطانی است. غدیر در طول تاریخ فقط خاطره نیست، موضع است. غدیر، در چشمان توست، اگر فانوس باشی…