چیزی که در نتیجه آرایش اختمالی انتخابات ریاست جمهوری تا اینجا پیشبینی میشه، انتخاب یک نفر از سه گزینه « جلیلی، قالیباف و لاریجانی» است، البته با فرض عدم حضور جواد ظریف.
از طیف جریان پایداری و اصولگرایی، طبیعتاً سایر گزینههای مطرح قابلیت رقابت با سعید جلیلی را ندارند.
از طیف جریان میانه انقلابی، قالیباف گزینهای است که احتمال اجماع سر او ناظر به کارکردها و کارنامه و جایگاه او زیاد است.
از طیف جریان اعتدالگرا و اصلاحطلبان میانه رو هم، علی رغم اینکه لاریجانی را هنوز هم در طیف خود نمیدانند، سایر گزینهها در حد رقابت با لاریجانی نیستند. کما اینکه شکست نوبخت به عنوان یکی از چهار محور اصلی دولت روحانی، ریسک حضور امثال او را بسیار بالا آورده است.
بدون تعارف فرض اینکه گزینه وابسته به جریان انقلاب ( چه جلیلی و قالیباف و چه سایر گزینهها) قطعا پیروز انتخابات خواهد بود، بشدت خوشبینانه است،چون:
اولا: احتمال اینکه جریان عناد طبق دستور سرویسهای اطلاعاتی کشورهای متخاصم، به صورت پنهان خط « رأی اعتراضی» علیه نامزدهای انقلاب را مانند دوره حسن روحانی، در دستور کار قرار بدهد هست و پروپاگاندای جریان رسانهای وابسته به معاندین، احتمال تاثیر جریان سازی ۱۰ درصدی را دارد.
دوما: سابقه انتخابات ۹۲ نشان داد که برادرکشی و بازی کردن در زمین منافقین، احتمال رادیکال شدن فضا تحت تاثیر پروژه بگیرهای توییتری و کانالهای به ظاهر انقلابی ولی بیزینس با تهمتها و رسواییهایی را دارد. چیزی که زمین زایش شگفتانهای مثل حسن روحانی را هم ممکن میکند چه برسد به گزینهای مانند علی لاریجانی
سوما: عدم اجماع میان گزینههای معروف مطرح، زمینه برای کشانده شدن انتخابات به دور دوم و رقابت بین یک گزینه انقلاب و رقیب طیف مقابل را ممکن میکند و اینجاست که حالت فوق قطعا با تمام قوا پای کار خواهند آمد و با ترساندن از گزینه انقلاب، غیر مستقیم گزینه مقابل را تبلیغ خواهند کرد.
🔴 فعلا چیزی که قطعی و فرض است، لزوم عدم تکرار بیاخلاقیهای رادیکال و ضد منافع نظام مشابه آنچه در انتخابات مجلس و انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ اتفاق افتاد است.
@mr_nofoozi