این آیات سوره احزاب را بخوانید، تا آیات ۳۰ بخوانید، از صحبت‌های شهید ابوعقیل برداشتم. چقدر جالب است: ♦️(یاد آرید) وقتی که (در جنگ احزاب) لشکر کفار از بالا و زیر بر شما حمله‌ور شدند و آن‌گاه که چشمها حیران شد و جانها به گلو رسید و به وعده خدا گمان‌های مختلف بردید (مؤمنان حقیقی به وعده حق و فتح اسلام خوش گمان و دیگران بدگمان و ترسان بودند). ۱۰ در آنجا مؤمنان امتحان شدند و (ضعیفان در ایمان) سخت متزلزل گردیدند.۱۱ و نیز در آن هنگام منافقان و آنان که در دلهاشان مرض (شک و ریب) بود (با یکدیگر) می‌گفتند: آن وعده (فتح و نصرتی) که خدا و رسول به ما دادند غرور و فریبی بیش نبود.۱۲ و در آن وقت طایفه‌ای از آن کفار و منافقان دین گفتند: ای یثربیان، دیگر شما را (در اردوگاه) جای ماندن نیست (که همه کشته خواهید شد، از گرد پیغمبر متفرق شوید و به مدینه) باز گردید. و در آن حال گروهی از آنها (برای رفتن) از پیغمبر اجازه خواسته و می‌گفتند: خانه‌های ما دیوار و حفاظی ندارد، در صورتی که (دروغ می‌گفتند و) خانه‌هاشان بی‌حفاظ نبود، و مقصودشان جز فرار (از جبهه جنگ) نبود.۱۳ @mr_nofoozi