بختیار، پیش از ورود آیتالله خمینی به ایران، پیشگام مذاکره با او در فرانسه شده بود. بختیار دستکم دو نماینده برای دیدار و مذاکره با آیتالله به پاریس گسیل داشته و به غیر از عباسقلی بختیار، مهندس مرزبان نیز نامهای از سوی بختیار برای آیتالله برده و با پسر او احمد خمینی نیز تماس گرفت (بختیار، بهمن ۱۳۶۲: ۴۸ـ۴۷). بختیار از ابتکار خود دربارۀ دیدار با آیتالله و مذاکره میگوید: «باید عرض کنم که این فکر شخص خود من بود. هیچ کس در این کار، نه مشاورین من، نه وزرای کابینه نه دوستان من، هیچ کس مرا در این راه ترغیب نکرد...من فکر پنجاه سال دیگر را میکردم که مردم تاریخ را که میخوانند بگویند اگر این آقای بختیار، که از نظر سن تقریباً جای پسر آقای خمینی بود، اگر میرفت به پاریس به عنوان یک ایرانی و با این مرد، همانطور که عدهای میرفتند و میآمدند، مسائل ایران را مطرح میکرد، میگفت گرفتاریهای ما این است که مردم در عذابند، من سوابقی دارم با این شرایط آمدهام، این کارها را میخواهم بکنم. اگر این کار را میکرد چه عیبی داشت؟ آیا این خودخواهی نبوده؟ این آقای بختیار زیاد از خودش راضی نبوده که نیامد یک ازخودگذشتگی بکند، بگوید ببینم این سید چه میگوید؟»
🔴اما نامه دوم بختیار به امام که آخر شب میذارم، بشدت شگفت انگیز است و به نظرم احتمالا تاحالا نخوندید....
@mr_nofoozi