خدای من نه دور کعبه است؛
نه در کلیسا
نه در معبد
خدای من همین جاست
کنار تمام دلواپسی هایم ؛ بغض هایم ؛ خنده هایم ؛
خدای من؛ نمی ترساند مرا از آتـش
امــا
می ترساند مـرا از شکستن دلــــی
اشک آوردن به چشمی
نــا حـق کردن حقی
خدای من می بیند مرا
هر جا که باشم می فهمد مرا با هر زبانی
که سخن می گویم
خدای من حواسش در همه احوال به من هست
خدای من مــرا از هیچ نمی ترساند ؛
جز ” بی فـــکر سخن گفتن ” و ” رنجاندن دلـــــی
خـــدای من
خدای تمــــــــام مهربــــــــــانی هاست