فلسفه و کرونا؛ بقلم آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای (سرمقاله نود و نهمین شماره خردنامه صدرا) نود و نهمین شماره خردنامه صدرا منتشر شد. آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای، سردبیر مجله، در سرمقاله این شماره از مجله به موضوع شیوع کرونا و پیامدهای آن پرداخته‌اند. از دیدگاه معظم‌له مشکلاتی از این‌دست نشانه و نتیجه بیتوجهی انسان و به قوانین آفرینش و خودمحوری متکبرانه انسان است. متن کامل یادداشت ایشان بشرح ذیل است: فلسفة‌ ظهور انبياء، و نيز پديد آمدن آئين حكمت در ميان بشر، آن بود كه جهان پرشكوه هستي و قوانين آفرينش را به انسانها معرفي نمايند و جمال آفريدگار و جمال عرصة هستي را به او نشان دهند؛ و از سوي ديگر، جلال و هيبت و خطر بيقانوني و بي‌اعتنايي به قوانين طبيعت و سنتهاي الهي را يادآور گردند و با دو دست «بشارت» و «انذار»، راه درست زندگي و حيات همراه با آسودگي و كامياري را ـ كه قرآن‌ ‌آن را صراط مستقيم ناميده‌ـ بياموزند و به يمين و يسار جاده نيفتند. حق‌تعالي عقل و عشق را نيز همچون دو بال معرفت به بشر سپرد تا به بلوغ انساني خود برسد و از بادة تلخ روزگاران زندگي و عمر بلاخيز بشري خود، مستي و سرمستي و شيدايي براي خود بسازد؛ از آيات الهي پند گيرد، به گفتار دلسوزانة پيامبران و نمايندگان آنها عاقلانه و هوشمندانه عمل كند و به قوانين نوشته و نانوشتة اين جهان آفرينش احترام بگذارد و از خشم هولناك زمانه و راهبر ناپيداي اين جهان بپرهيزد و با قانونشكني و بيتوجهي به سنن الهي، تازيانة خشم الهي را برخود نخرد؛ آنگونه كه قرآن‌ ‌از نمونه‌هاي تاريخي چون عاد و ثمود ... بيان كرده است، كه با وجود قدرت و شكوه ظاهري كه داشتند، به نكبت و انحطاط و نابودي دچار گشتند و از عرصة جهان بيرون افتادند. امروز نمايش ديگري از قدرت لايزال حق‌تعالي و قوت ناموس خلقت و قانون آفرينش، در صفحة روزگار به روي پرده در آمده و مدعيان حكومت بر جهان را مغلوب و درماندة موجودي ناچيز از موجودات و مخلوقات خود ـ ويروس يا هر نام ديگر ـ نموده است تا عجز و درماندگي و بيچارگي آنان را آشكار نمايد و كدخدايان فرضي و خيالي دهكدة جهاني را در برابر اين حقيرترين مخلوق جهان به زانو درآورد و خاك ذلت و افتادگي و فرودستي در برابر خداي متعال را بر سر آنان بريزد، كه «اين هنوز از نتايج سحر است»! بدبخت كساني كه دل به اين قدرتهاي كاذب بسته‌اند و هنوز رو به كعبة آنان نماز ميخوانند و از قهر و انتقام الهي غافلند. اگر از خرد چيزي در آنها هست، تا وقت است بايد كه عبرت بگيرند و خود و ملت خود را به اين محكومان محكمة تاريخ، كه صداي خُرد شدن استخوانهاي آنان به گوش ميرسد، نفروشند.