⚡️آینده نگاری حضور جهادگرایان در افغانستان 💠 افغانستان در ۳۰ سال گذشته به دو دلیل محلی امن برای حضور افراطیون بوده است. 1⃣ نخست، افغانستان پس از کودتای کمونیستی ۱۳۵۷ فاقد یک دولت ملی و مقتدر بود و کشورهای دارای دولت ورشکسته همواره پناهگاه امنی برای گروه‌های پیکارجو، اسلام‌گرا محسوب می‌شوند. واقعیت‌های تجربه شده‌ افغانستان نیز این فرضیه‌ها را تأیید می‌کند. 2⃣ دوم، طالبان در طول بیست سال حضور نظامی آمریکا در افغانستان با گروه‌های اسلام‌گرای منطقه مخصوصا با تحریک طالبان پاکستان با هدف مبارزه با آمریکا و تشکیل یک حکومت اسلامی تعامل استراتژیک داشته‌اند. با این وجود، به رغم ادعاها و فرضیات محتمل در خصوص حضور گروه‌های اسلام‌گرای منطقه در افغانستان تحت حاکمیت طالبان، سه سناریو قابل طرح است. ۱. سناریوی غیر امنیتی‌سازی افغانستان توسط طالبان: تجربیات تاریخی نشان داده است که بی‌طرفی نسبی همیشه باعث پایداری نظام‌ سیاسی و دولت مرکزی در افغانستان شده است. برعکس هر زمانی که دولتی در افغانستان به نحوی باعث تهدید یک کشور همسایه شده است، سرانجام آن دولت با فروپاشی روبرو شده است. وضعیت دوره حاکیت داوودخان و سرانجام فروپاشی حکومت دکتر نجیب‌الله در افغانستان، یک الگوی بسیار واضح ولی دردناک برای تاریخ افغانستان است. همچنین زمانی که افغانستان به عنوان محل حضور نیروهای بیگانه باعث امنیتی‌سازی شرایط برای کشورهای منطقه شده است، نظام حاکم افغانستان به دلیل میزبانی از این نیروی نظامی بیگانه، مورد عدم حمایت کشورهای منطقه قرار گرفته و سرانجام به سرنوشت دردناک دچار شده است. دولت جمهوری پیشین افغانستان نمونه‌ ملموسی از این واقعیت است. احتمالا به دلیل همین درس‌های آموزنده ولی دردناک است که حکومت طالبان راهبرد غیر امنیتی‌سازی خاک افغانستان را بر هر راهبرد ممکن دیگر ارجحیت داده است. رفتارشناسی طالبان در دو سال اخیر نیز مؤید این فرضیه است. طالبان در دو سال اخیر رفتاری از خود نشان داده است که دلالت بر عدم تجهیز و تقویت گروه‌های اسلام‌گرای منطقه در خاک افغانستان دارد. ۲. سناریوی استفاده ابزاری طالبان از جهادیون: برعکس سناریوی اول، فرضیه‌ دیگر این است که حکومت طالبان حتی‌الامکان تلاش خواهد کرد تا با تقویت و میزبانی از برخی گروه‌های اسلام‌گرا مانند تحریک طالبان پاکستان و یا القاعده، در میز چانه‌زنی با پاکستان و آمریکا دست بالا را داشته باشد. این فرضیه به عنوان یک فرضیه‌ رقیب از آنجا فربه می‌شود که دولت پاکستان و آمریکا نیز با همکاری یکدیگر از گروه طالبان به عنوان یک ابزار فشار علیه دولت جمهوری افغانستان استفاده کردند. ممکن است که حکومت طالبان همین الگوی تجربه شده را در راهبرد سیاست خارجی خود دنبال کند. همین احتمال، اکنون دولت پاکستان و آمریکا را به عنوان دو متحد دیرینه واداشته که صحنه را به نفع خود، علیه حکومت طالبان مهندسی‌ کنند. با همین نگاه، احتمال بسیار قوی می‌رود که در چگونگی رویکرد و جهت‌گیری گزارش جدید شورای امنیت سازمان ملل در خصوص حضور نیروهای اسلام‌گرای القاعده و طالبان پاکستان، لابی‌های پاکستان و آمریکا نقش داشته‌اند. در این گزارش که توسط کمیته تحریم شورای امنیت تهیه شده، ادعا شده است که القاعده هشت کمپ آموزشی از جمله در ولایت‌های غزنی، لغمان، پروان و ارزگان، کنر، ننگرهار و نورستان ایجاد کرده و یک انبار تسلیحاتی در ولایت پنجشیر و نیز تأسیساتی در ولایت‌های هلمند، هرات، فراه و کابل ایجاد کرده است. همچنین این گزارش حضورچشم‌گیر شهروندان افغانی در صفوف اعضای تحریک طالبان پاکستان و توزیع منظم بسته‌های کمکی از جانب حکومت طالبان به تحریک طالبان پاکستان در خاک افغانستان را بسیار برجسته ساخته است. لحن این گزارش، تا آن اندازه برساخته است که گویا دو تن پاکستانی و آمریکایی این متن را بر اساس احساسات و رویکرد خاص سیاسی خود نگاشته‌اند. ۳. سناریوی میزبانی کنترل شده از گروه‌های اسلام‌گرا: به رغم این که رهبران طالبان در حکمرانی و سیاست خارجی خود ناگزیرند برخی شاخص‌های سیاسی را مورد نظر قرار دهند، با این وجود سربازان عادی و قشر میانه‌ طالبان همچنان باورهای عقیدتی و جهادی را به عنوان ملاک اصلی برای رفتارهای خود در نظر دارند. با این نگاه، آنان میزبانی از گروه‌های اسلام‌گرا در افغانستان از جمله اعضای تحریک طالبان پاکستان را به عنوان همرزمان سابق خود یک اصل دینی ‌می‌دانند. با این نگاه، سناریوی محتمل در این نوشته این است که حکومت طالبان احتمالا از برخی از رهبران و یا اعضای گروه‌های اسلام‌گرا مانند اعضای تحریک طالبان پاکستان در خاک افغانستان میزبانی کنند ولی این میزبانی به طور کنترل شده و بدون اجازه فعالیت سیاسی و نظامی به آنها انجام می‌شود. 💥 مسْلِمْنا (کانال علمی‌تخصصی مسائل جهان اسلام) در تلگرام، ایتا و بله: ➣ @Muslimnair ؛ @muslimnair