🌹 بعـد از شهـادتش او را در خـواب دیـدم. وحیـد گفت: «من مشـغول زدن تانک های دشـمن بودم که یکباره حضرت زهرا(س) را دیدم! وقتی بطـرف دشـمن می رفتم و مشغول شـلیک بـودم؛ یکبـاره دیدم که حضرت آغوش خـود را گشودند و به سمت مـن می آینـد. 🌷 ابتـدا سعی می کردم کـه تیـر مـن به ایشـان نخورد! اما هرچه به اطراف نگاه کردم دیگر تانک های دشمن را ندیدم! در آن شـرایط فقـط گنبد و بارگـاه نورانی کـربلا را دیدم!. در این حـال بودم که یک ضربه را به بدنم احساس کردم و حضرت صدیقه طاهره (س) مرا در آغوش گرفتند. دیگر هیـچ دردی احسـاس نکردم.» 🎙 راوی: مـادر شهـید 📚 مهـر مـادر/ موسسه فرهنگی شهید هادی