. من ناقابل ظاهراً یک جبههای رفتهام و 75 درصد ریهام را از دست دادهام. آقای مصباح چند بار جبهه رفتهاند و من رانندهاش بودم. در قم سوارش میکردم تا اهواز. شب میرفتیم به قرارگاه کربلا و خدا رحمت کند شهید صیاد شیرازی را. گفتم یک عالم برایت آوردهام که در قم، دومی ندارد. میخواهم اینجا سخنرانی کند. شهید صیاد، قرارگاه کربلا را آماده کرد. پنج هزار ارتشی در آن سالن با نظم و بسیار مرتب نشسته بودند. آقای مصباح سخنرانی کردند و گفتند خداوند علماءنا و تجارنا نگفته است، ولی «جندنا» گفته است. شما ارتشیها مال خود خدا هستید، چون خداوند فرمودند است «و ان جندنا لهم الغالبون». تنها گروهی که خدا به خودش نسبت داده است، شما هستید. بعد یکی از ارتشیها گفت که فلانی! با این مژدهای که حاج آقا به اینها داد، کار شما مثل این بود که پنجاه تانک به ارتش بدهند. پسرهای حاج آقا جبهه بودند. دامادش آقای محمدی عراقی همیشه جبهه بود. این نامردی به تاریخ است.
( صعود )
کانال رسمی حجت السلام والمسلمین دکتر سید محمود نبویان
لینک دعوت
https://eitaa.com/nabavian