دیریست دل به خواب ندادند رودها شور است ازنگاه ِتو چشم ِحسودها دلشوره های مانده ی من را به دل نگیر مــــــبنای زندگیست فــــــــــراز و فرودها . تحــــــــریم گشته ایم و تو را جار میزنیم عادت نکرده ایم به بـــــود و نبودها! تـــــقویم خاطراتِ تو را ،تــــیر میکشد اسفند مانده است و تماشای دودها با هر بهــــار، یاد ِتو در من جوانـــه زد آغازِ دل خوشیست همین رقصِ عودها آهسته تر بیا،غزل عشق رابــــــخوان ای نایِ بی نهایت ِگفت و شنودهااااا @nabzeghalam