داستان اولین نفس.....
روایت یک داستان واقعی....
قسمت ششم.....
داستان ما به اونجا رسید که خانواده نفس مون دربه در دنبال منزل مناسب بودند
پول پیش مختصری هم که داشتند بابت اجاره عقب مونده رفته بود...😔😔
من کم و بیش حال مادر دوقلو رو جویا بودم و گاها که لازم میشد حتی برای دوتا بچه بزرگتر هم نوبت دکتر میگرفتم . یکی دوبار هم با کمک اطرافیان بسته غذایی تهیه کردیم و بردیم.
در این فاصله یکی دو جلسه هم بین اعضای هسته در مورد طرح های جدید نفس برگزار شد و در راستای آشنایی بهتر و همینطور دریافت کمک های بیشتر جلساتی هم با سازمانهایی که ارتباط نزدیکتری می توانستند با نفس داشته باشند برگزار شد مثل کمیته امداد بهزیستی و ....
مرکز نفس به عنوان یک مرکز مردمی در کمیته امداد امام خمینی سبزوار ثبت گردید و افتتاح حساب شد.
( البته این مطلب را هم بگم که در راستای جلب کمک های مردمی سراغ افراد ذی نفوذ متعددی هم رفتیم ولی متاسفانه آنطور که باید و انتظار میرفت همکاری دیده نشد)😔😔
برای خانواده اولین نفس همچنان دنبال خونه بودیم که اتفاق جالبی افتاد:
خیلی معجزه آسا در یکی از همین بنگاه های سطح شهر، اصغر آقا با یک صاحبخانه اهل دلی مواجه شد که تمام محاسبات ذهنی را تغییر داد . ایشون یک منزل دربست در منطقه متوسط شهر را با شرایط اجاره استثنائی اجاره کردند و ما از شنیدن این خبر بسیار خوشحال شدیم🥰🥰
داشتن یک منزل دربست با حیاط و دو سه تا اتاق، آخر آرزوی این خانواده ۶ نفره ما بود.
🏡🏡🏡🏡
خوشحال بودم که از اون زیرزمین نمور و دلگیر راحت شدند و من این را فقط موهبت الهی می دانم. خوشحال شدم که هنوز انسانهای بزرگی هستند که برکت مال برایشان مهمتر از اصل مال هست🥰
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
در این مدت از طریق یکی از دوستان پیگیر کار اصغر آقا هم شدیم. با قول مساعدی که مافوق اصغر آقا داده بودند قرار شد به شکل شرکتی مجدد شروع بکار کنند و به خاطر مشکل جسمی که داشت تا مدتی کار سبک تری انجام بدن🌸🌸
الان که این یادداشتها رو مینویسم اعتراف میکنم که خود من هم تصور نمیکردم که شرایط اینقدر خوب جلو بره.
دست ما برای کمک به این خانواده ، خالی خالی بود (کما اینکه الان هم هنوز چندان تعریفی نداره)، ولی خدا چیز دیگری رو خواست . خدا، صدای مادری رو شنید که با وجودیکه یکبار اقدام به سقط بچه هاش کرده بود و تحت فشار از ناحیه همسرش بود و از همه مهمتر شرایط اقتصادی خیلی بدی که داشت ولی باز هم حاضر نشد جنین های خودش رو از بین ببره👼🏻👼🏻👼🏻
(یادتونه در مورد درصد ها قبلا صحبت کردیم؟؟
دلایل سقط جنین با ذکر درصد👇👇
۴۵ درصد رسیدن بچه ها به تعداد دلخواه، ایشون دوتا بچه رو داشت و حتی از هردو جنس.
۱۷ درصد داشتن فرزند کوچک در خانواده
وایشون بچه دوساله داشت.
۱۹ درصد به خاطر مشکلات اقتصادی
و باز هم ایشون شرایط اقتصادی نامناسب داشت به علاوه بیکاری همسر و داشتن مشکلات جسمی وی 😔😔
به هرحال لطف و عنایت خداوند و تلاش و اراده این پدر و مادر جوان و البته همراهی مرکز نفس با این خانواده باعث این اتفاق خوشایند شد).
حالا برگردیم به داستان🥰
داشتیم از کار اصغر آقا میگفتیم😊
اصغر آقا شروع بکار کرده بود و آخرین باری که ما غیرمستقیم با آقای مسئول در ارتباط بودیم گفتند که اگر از کار ایشون رضایت داشته باشیم با توجه به شرایطی که دارند شاید امکان استخدام و پیمانی شدن شون هم باشه. به ما گفته بودند فعلا به ایشون چیزی نگویید ولی جای امیدواری هست🙏🙏🙏🙏
خدایا شکرت.
خیلی خبر مسرت بخشی بود.
سریعا به همکاران نفسم اطلاع دادم و اونها رو هم در شادی خودم شریک کردم.
خدایا شکر شکر شکر🙏🙏🙏
دراین زمان دوقلوهای ما چهارماهی به تولدشان مانده بود....👼🏻👼🏻
و
این روایت ادامه دارد....
🌸مرکز مردمی نفس🌸
https://eitaa.com/nafas110530