خرج تو می کنم دلتنگی هایم را، به امید دیدار کربلای تو … من دلم نازک است و زود می گیرد… اما ایمانم اگر به چیزی بند کند، دیگر هیچ حرفی نمی تواند آن را سست کند؛ ایمان دارم وقتی دلم عجیب برای تو تنگ می شود … وقتی عجیب دل هوای دیدارت دارد … وقتی عجیب جاذبه ی قلبم به سوی توست … آن لحظه نوشته می شود به پایم ثواب زیارتت و دلم قرص می شود که تو را از همین اتاقم و پشت پنجره ای نیمه باز زیارت کرده ام… وقتی که نسیم، موهایم را نوازش می کند… به خودم تلقین می کنم که تو صدایم را شنیده ای و قدری از هوای ملکوتی را برای دل خسته ام فرستاده ای… من به همین چیزها دل خوش کرده ام و گرنه که تا بحال از غم دوریت … دلم به حال خود می سوزد… دلم می سوزد که نمی توانم از نزدیک ببویمت…. عطر سیب حرمت آرزوست … @nafsalmahmoom