ی گیرد; این گونه است که خطر در جامعه به وجود می آید. مقام معظم رهبری فرمودند: این که من هشدار دادم و از مسوولان درخواست کردم که با فساد مالی مبارزه کنند, به خاطر همین است. کسی که دچار فساد مالی می شود, مشکل او فقط این نیست که مال مردم را می خورد و بالا می کشد; مشکل این است که یک جرثومه ی فساد, هر چیزی که در مقابل او بایستد, می خواهد با آن مبارزه کند و از همه ی نیروی خود برای برداشتن این مانع بهره بگیرد; حالا این مانع اگر شرع باشد, با شرع می جنگد; اگر قانون اساسی باشد, با قانون اساسی می جنگد; اگر قوانین عادی باشد, با قوانین عادی می جنگد. (برخی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در نماز عید فطر) اما عرض کنم که عید واقعی ما زمانیست که مولای ما امام زمان علیه السلام ظهور کنند: شوق دیدار یار از برجسته ترین و به یادماندنی ترین ساعات روز عید فطر لحظاتی است که منتظران راستین ظهور حضرت ولی عصر(عج) آرزوی دیدار آن حضرت را کرده و در فراقش با دلی مملو از امید اشک حسرت می ریزند. آنان به یاد سخن حضرت باقر(ع) می افتند که فرمود: «ما مِن یَومِ عَیدٍ لِلمُسلِمینَ اَضحَیً وَ لا فِطرٍ اِلّا و هُوَ یُجَدِّدُ اللّهُ لآلِ مُحَمَّدٍ (ع) فِیهِ حُزناً قالَ قُلتُ وَ لِمَ ذلِک قالَ اِنَّهُم یَرَونَ حَقَّهُم فی اَیدی غَیرِهِم؛(6) هیچ عید فطر و قربان نیست که با آمدن آن غم و اندوه آل محمد(ص) تجدید می شود راوی گفت: چرا در روز عید غمگین می شوند؟ امام فرمود: زیرا آنان حق خود را در دست دیگران می بینند و از اینکه افراد غیر شایسته بر جایگاه رهبری امت قرار دارد و امام راستین هنوز ظهور نکرده است که حکومت عادلانه و سایه پر از عدل و داد خود را بر مردم بگستراند، غمگین و ناراحتند. به همین جهت یکی از رایجترین اعمال این روز که اولیاء خدا و عارفان واصل به آن اهتمام خاص دارند زمزمه دعای ندبه در روز فطر است که دردمندانه و عاشقانه با امام زمان(ع) نجوا می کنند: «هل الیک یا بن احمد سبیلٌ فتلقی...متی ترانا و نراک و قد نشرت لواء النّصرتری...». این ابیات مولوی تا حدودی بیانگر راز دل ندبه خوانان عید فطر است که به مولای خویش عرضه می دارند: در هوایت بی‌قرارم روز و شب سر ز پایت برندارم روز و شب روز و شب را همچو خود مجنون کنم روز و شب را کی گذارم روز و شب جان و دل از عاشقان می‌خواستند جان و دل را می‌سپارم روز و شب تا نیابم آن چه در مغز منست یک زمانی سر نخارم روز و شب ای مهار عاشقان در دست تو در میان این قطارم روز و شب تا که بگشایم به قندت روزه‌ام تا قیامت روزه دارم روز و شب چون ز خوان فضل روزه بشکنم عید باشد روزگارم روز و شب جان روز و جان شب ای جان تو انتظارم انتظارم روز و شب تا به سالی نیستم موقوف عید با مه تو عیدوارم روز و شب زان شبی که وعده کردی روز بعد روز و شب را می‌شمارم روز و شب بس که کشت مهر جانم تشنه است ز ابر دیده اشکبارم روز و شب عارف وارسته حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در این مورد در کتاب ارزشمند المراقبات(7) می نویسد: بر مؤمن راستین شایسته است امروزه غیبت آن حضرت و غصب حکومت آن حضرت توسط دشمنان، سختی حال شیعیان و رعایای او را در دست کافران و فاجران بنگرد و ببیند که به آنان از قتل نفوس و هتک آبرو و غصب اموال و بدی حال و مقام خواری و ابتذال چه می رسد بایستی خوشحالی او به اندوه زیاد و خنده او به گریه و عید او به ماتم مبدّل گردد و به خواندن دعای ندبه بسان زن بچه مرده ای بگرید و فرج او را از خدا بخواهد... باری چون خواستی برای نماز عید بیرون روی که با امامی نمازگزاری یا خودت امام جماعت شوی برتست که از مصیبتی که برای غیبت امام خودت بر تو وارد شده است غافل نباشی، زیرا نماز عید حق خاص اوست و آن از مقامات معروفه اوست. پس بنگر حال به چه منوال گشته است که نماز با امام به نماز تو و امثال تو مبدّل شده است و به زمان حضور آن حضرت و اجتماع مؤمنان به نماز او و نمازشان با او تفکر نمای و در پیش خویش میزان بگیر که چون برای مؤمن خطیب، امام او باشد و سخنش را بشنود و از علومش فرا گیرد حال او چگونه خواهد بود؟! و به آنچه از برکات و انوار زمان حضور آن بزرگوار و نشر عدالت و محوجور و ضلالت و عزت اسلام و حرمت قرآن و رواج ایمان و تکمیل عقول و تزکیه قلوب و تحسین اخلاق و رفع شقاق و دفع نفاق ونظر کن و با صدای بلند خود او را ندا ده و به زبان شوق خویش به ساحت مقدس عرضه بدار: ای زاده احمد! آیا راهی به سوی تو هست که ملاقات شوی؟...ای آقای من: و تلافی ان کان فیه أتلافی بک عجّل به جعلت فداکا اگر تلف شدن من در رسیدن به تو باشد، در آن شتاب کن فدای تو شوم. و بما شئت فی هواک اختبرنی فاختیاری ماکان فیه رضاکا و به هرچه بخواهی در راه عشق خودت مرا آزمایش کن که آنچه را که رضای تو در آن است