#سبک_زندگی را از
#نهج_البلاغه بیاموزیم (۳۲۶)
حکمت ۳۷۲ نهج البلاغه
بخش اول:
وقال علیه السلام:لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الاَْنْصَارِيِّ: يَا جَابِرُ، قِوَامُ الدِّينِ وَالدُّنْيَا بِأَرْبَعَةٍ: عَالِمٍ مُسْتَعْمِلٍ عِلْمَهُ، وَ جَاهِلٍ لاَ يَسْتَنْكِفُ أَنْ يَتَعَلَّمَ، وَ جَوَادٍ لاَ يَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ، وَفَقِيرٍ لاَ يَبِيعُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ؛ فَإِذَا ضَيَّعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْكَفَ الْجَاهِلُ أَنْ يَتَعَلَّمَ، وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِيُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ. يَا جَابِرُ، مَنْ كَثُرَتْ نِعَمُ اللّهِ عَلَيْهِ كَثُرَتْ حَوَائِجُ النَّاسِ إِلَيْهِ، فَمَنْ قَامَ لِلّهِ فِيهَا بِمَا يَجِبُ فِيها عَرَّضَهَا لِلدَّوَامِ وَ الْبَقَاءِ، وَ مَنْ لَمْ يَقُمْ فِيهَا بِمَا يَجِبُ عَرَّضَهَا لِلزَّوَالِ وَالْفَنَاءِ.
امام علیه السلام به جابر بن عبدالله انصارى چنين فرمود : اى جابر! قوام و استوارى دين و دنيا به چهار چيز است: عالم و دانشمندى كه علم خود را بهكار گيرد و نادانى كه از فراگيرى سر باز نزند و سخاوتمندى كه در بذل وبخشش بخل نورزد و نيازمندى كه آخرتش را به دنيا نفروشد. ازاينرو هرگاه عالم علمش را ضايع كند (و بهكار نگيرد)، جاهل از فراگيرى علم خوددارى خواهد كرد (زيرا به علم عالم بدبين مىشود) و هرگاه اغنيا در نيكى بخل ورزند، نيازمندان آخرت خود را به دنيا مىفروشند (و به اموال اغنيا حمله مىكنند).
اركان دين و دنيا:
اميرمؤمنان على(عليه السلام) در اين كلام جامع و نورانى خطاب به جابر بن عبدالله انصارى (آن يار وفادار و باشخصيت) درباره قوام دين و دنيا سخن مى گويد و مى فرمايد:
«اى جابر! استوارى دين و دنيا به چهار چيز است»;
(لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ الاَْنْصَارِيِّ: يَا جَابِرُ، قِوَامُ الدِّينِ وَالدُّنْيَا بِأَرْبَعَة).
اشاره به اين كه اگر اين چهار چيز هركدام در جاى خود قرار گيرد هم دين مردم سامان مى يابد و هم دنياى آنها.
سپس در توضيح آن فرمود:
«(نخست) دانشمندى كه علم خود را به كار گيرد
(و دوم) نادانى كه از فراگيرى علم سر باز نزند»; (عَالِم مُسْتَعْمِل عِلْمَهُ، وَجَاهِل لاَيَسْتَنْكِفُ أَنْ يَتَعَلَّمَ).
بنابراين نخستين پايه ها علم و دانش، و تعليم و تعلم است و تا اين دو پايه محكم نشود نه دين مردم سامان مى يابد نه دنياى آنها; در دينشان گرفتار انواع خرافات و بدعت ها مى شوند و در دنيايشان گرفتار انواع پريشانى ها و اختلافات و رنج ها و ناكامى ها.
آنگاه به ركن سوم و چهارم اشاره كرده، مى فرمايد:
«(و سوم) سخاوتمندى كه در كمك هاى مالى به ديگران بخل نورزد
و (چهارم) نيازمندى كه آخرت خود را به دنيا نفروشد»;
(وَ جَوَاد لاَ يَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ، وَ فَقِير لاَ يَبِيعُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ).
«معروف» در اين جا به معناى كمك مالى كردن به مردم است. اشاره به اين كه بعد از علم و دانش، دو ركن اصلى ديگر، مال و ثروت و تقسيم عادلانه آن و حل مشكلات نيازمندان است.
جامعه فقير و همچنين جامعه اى كه ثروتمندان بخيلى داشته باشند از آرامش و امنيت محروم خواهد بود.
@nahi_ir