👈امروز داشتم برای کلاس مطالعه میکردم،
رسیدم به این روایت که
#ابن_شهر_آشوب مازندرانی در
#مناقبآلابیطالب نقل میکنه:
أَنَّ عَلِيّاً كَانَ يُحَارِبُ رَجُلًا مِنَ الْمُشْرِكِينَ
در یکی ازجنگها، امیرالمومنین با یکی از مشرکین میجنگید.
فَقَالَ الْمُشْرِكُ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ هَبْنِي سَيْفَكَ
این مشرک به حضرت عرض کرد شمشیرت را به من هدیه بده.
فَرَمَاهُ إِلَيْهِ
حضرت بدون معطلی شمشیر جنگاش را به سمت او انداخت.
فَقَالَ الْمُشْرِكُ عَجَباً يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ فِي مِثْلِ هَذَا الْوَقْتِ تَدْفَعُ إِلَيَّ سَيْفَكَ
آن مشرک گفت چقدر کار شما عجیب است!
در این اوضاع جنگ شمشیر میبخشی؟!
فَقَالَ يَا هَذَا إِنَّكَ مَدَدْتَ يَدَ الْمَسْأَلَةِ إِلَيَّ وَ لَيْسَ مِنَ الْكَرَمِ أَنْ يُرَدَّ السَّائِلُ
حضرت فرمود تو از من درخواست کردی و از کرامت به دور است که من دست رد به سینه ی تو بزنم
فَرَمَى الْكَافِرُ نَفْسَهُ إِلَى الْأَرْضِ وَ قَالَ هَذِهِ سِيرَةُ أَهْلِ الدِّينِ فَبَاسَ قَدَمَهُ وَ أَسْلَمَ.
این مشرک که برای جنگ آمده بود، خودش را روی پای حضرت انداخت و گفت، اگر دین این است من مسلمانم
ــ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ــ
💠
با این آقا معامله کنید،
💠برای نشر معارف مولا خرج کنید
💠تا حضرت دستتون رو بگیره
ـ•┈┈••••✾• •✾•••┈┈•ـ
گروه «پای منبر مولا» ↙️
https://eitaa.com/joinchat/2066481246Cb13f0be69d