⚜ ذکر صالحین ⚜
🔹کرامت حضرت ابوالفضل
یکی از علمای نجف بود که برای مدتی به قم آمده بود
تعریف میکرد:
من مشکلى داشتم به مسجد جمکران رفتم درد دل خود را به محضرحضرت بقیة الله حجةّ بن الحسن العسکرى امام زمان روحی له الفداه عرضه داشتم
و از وى خواستم که نزد خــــــــدا شفاعت کند تا مشکلم حل شود.
براى همین منظور بکرّات به مسجد جمکران رفتم ولى حاجت روا نشدم.
روزى هنگام نماز دلم شکست و عرض کردم : مولاجان ، آیا جایز است که در محضر شما و در منزل شما باشم و به دیگرى متــوســـل شوم ؟
شما امـــــام من مى باشید، آیا زشت نیست با وجود امام حتّى به "علمدار کربلا قمربنى هاشم علیه السلام" متوسل شوم و او را نزد خدا شـــفـــیـــع قرار دهم ؟!
از شدت تاثر بین خواب و بیدارى قرار گرفته بودم .
ناگهان با چهره نورانى قطب عالم امکان حضرت حجّت بن الحسن العسکرى عجل الله تعالى فرجه الشریف مواجه شدم.
بدون تامل به حضرتش سلام کردم.
حضرت با محبت و بزرگوارى جوابم را دادند و فرمودند:
«نه تنها زشت نیست و نه تنها ناراحت نمى شوم به علمدار کربلا متوّسل شوى ، بلکه شما را راهنمائى هم مى کنم که به حضرتش چه بگویى
چون خواستى از حضرت ابوالفضل (ع ) حاجت بخواهى ،
این چنین بگو: "یا اباالغوث ادرکنى " اى آقا پنــــــــــاهم بده .»
باز هم محضرتان نیستم، از دور سلام...
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
اَلسَلامُ عَلَیکَ یا قَمَرَالعَشیرَه
__________________
📚لاله هاى رنگارنگ ، ص114 (حضرت حجة الاسلام و المسلمین «آقاى حاج سیّدمحمد تقى حشمت الواعظین طباطبائى قمى »این داستان را از «آیت الله العظمى مرعشى نجفى قدس سره » نقل کرده است.