👌سؤال ناب برای اهلش
🌺همانطور که می دانید ادات شرط بر فعل داخل میشوند: «لو ضربتَ ضربتُ»، «اذا ضربتَ ضربتُ»، لذا در مواردی که ادات شرط بر اسم داخل میشود، فعلی در تقدیر میگیرند: «إذا زیدٌ جاءکَ فأکرِمْهُ» تقدیر: «اذا جاءَ زیدٌ جاءکَ فاکرمْه». با این تقدیر ورود ادات شرط بر اسم توجیه میشود.
در مواجهه با این آیات هم نحویون توجیه بالا را انجام میدهند: <لَوْ أَنْتُمْ تَمْلِكُونَ خَزائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذاً لَأَمْسَكْتُم> <إذا السماءُ انفَطَرتْ و إذا الکواکبُ إنتَثَرَتْ وَ إِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ إذا القبورُ بُعثِرَتْ> <و إذا السماءُ انشَقَّتْ> یعنی برای توجیه ورود «لو» بر اسم، «انتم»، «سماء»...را فاعل فعل محذوفی میدانند که توسّط فعل پس از آن تفسیر شده است.
اما سوال این است اصلاً چرا خداوند متعال آیات را بدین صورت نازل کند که نیاز به این توجیه باشد، چرا خداوند آیات مزبور را مثل این آیه بیان نکرد: <إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها> (هنگامی که زمین شدیداً به لرزه در آید) به نظر شما توجیه نحویون صحیح است؟
🌺در کتابهای نحو کاربردی با این نوع مطالب آشنا خواهید شد.
✍️جهت تهیه کتاب به ادمین مراجعه کنید.
جهت پویایی مطالب کانال نحو کاربردی را با ذکر نشانی نقل کنید👇👇👇
🎓🆔
@nahvekarbordi