گرچه ازجنس گلی ازخودِ گل نازتری بین صد گونه‌ی گل از همه طنازتری به خدایی که مرا ساده گرفتار توکرد از غـم و سیل بلا خـانه بـراندازتـری آخر ازعشق تو گاهی به خیالم نرسد که بجویم نفسی همدل و همرازتری در پس پنجره‌ی منزل حافظ مَنشین که کنـد وصف تـو را رنـدِ غـزلبازتری نکند عکس تو را باز بــه تصویر کشد شاعــرِ نـو قلــم ِ قــافیه پـردازتری به شراب و شرر ساغــر پر باده قسم تا ابــد لب ننهـم‌ بـر لب دمسازتری شاعرچشم توهستم عسلِ شعر وغزل اینقَدرعشوه نکن کز همه‌کس نازتری ✍ @najvaye_deltangi