#دعوت_به_نماز
💛 شیوه تدریج 💛
🌹 سهلِ شوشتری که اهل کرامت بود، میگوید: در کودکی پیش داییام زندگی میکردم، هفت ساله بودم که نیمه شبی از خواب بیدار شدم برای قضای حاجت.
💧 آمدم بخوابم، داییام را دیدم که مشغول نماز است. از حالتش خوشم آمد، کنارش نشستم تا نمازش تمام شد. پرسید: چرا نشستهای؟ برو بخواب. گفتم از کارتان خوشم آمده، میخواهم کنارتان بنشینم.
🌹 گفت: نه برو بخواب. شب بعد هم داییام گفت: برو بخواب. گفتم دوست دارم هرچه میگویید تکرار کنم. مرا رو به قبله نشاند و گفت: یک بار بگو «یا حاضرُ یا ناظِر» ، گفتم.
💧 گفت: حالا برو بخواب. این کار چند شب تکرار شد. کم کم
#وضو گرفتن را هم آموختم و پس از آنکه وضو میگرفتم، هفت مرتبه می گفتم: «یا حاضرُ یا ناظِر».
🌹 بالاخره کار به جایی رسید که من خودم قبل از
#اذان صبح بیدار میشدم و
#نماز میخواندم و تسبیح بدست میگرفتم و مدام آن اذکار را تکرار میکردم. و الان هر مقامی دارم مدیون داییام هستم.
📚 توشه ای از خرمن نماز؛ اصغر محمدی همدانی؛ ص ۴۶.