🌷تابستان سال شصت و چهار بود که در یکی از خیابان های شهر بافت به عیسی برخورد کردم. بعد از خوش و بش معمول از وضعیت زندگی اش پرسیدم: دانشگاه رفتی؟ ازدواج کردی؟ گفت: عقد کرده ام. گفتم:«مبارکه! پس حاضر شدی ازدواج کنی؛ حالا طرف کی هست؟» گفت: «تکه زمینی در گلزار شهدای روستامون!» 🌷شادی روح جمیع شهدا صلوات 🌱@ShahadatNameOshagh