باسمه تعالی یاعلی(ع) آن شب که برموج «فنا»دریا به دریا می شدم در ساحلِ امکانِ دل، شیدایِ شیدا می شدم تنهاخدا بود و خدا،با پنج تن آلِ عبا بادستِ تقدیر خدا، در «هست» انشأ می شدم دل در شعاعِ «یاعلی» رمزِ تجلّی، می گشود درشرقِ تدبیرِ «بقا» از نیست، پیدا می شدم من، بی سبب زندانی ام ،دربندِ زُلفِ مهوشان با گفتنِ یک «یاعلی» مجنونِ «لیلی» می شدم از ساقیِ صبحِ ازل، یک جام آمد با قَدَر سرمست ازحُکمِ قضا،هم مستِ مولی می شدم بانغمه ی افلاکیان، رقصِ سماعِ صوفیان در رقص آمد روحِ جان،در «شور»وغوغا می شدم از تن گسستم آمدم، در خود شکستم آمدم باعشقِ سیمایِ علی،درحق هویدا می شدم اینک گشودم بال و پر،درعشق گشتم مستقر باجذبه یِ مهرِ علی، دلبندِ دنیا می شدم سروده :محمدحسین برزویی التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️