💌شماره۹ از : عبد گنهکار به : مولای خوبی ها سلام مولای من! میدانم گوش هایم به شنیدن گناه عادت کرده اند، میدانم گنهکارم، اما دلم تنگ است و جانم بیقرار ... دلخوشیم به اینه که شما از حجم تنهایی ما آگاهید ... روزگار فراق به درازا کشیده ... به اندازه ی یک عمر ... ای کاش می آمدید، ای کاش خدا فرج شما را برساند. آه پدر تو بگو این روزهای طولانی و پرشمار فراق را چه کنم ؟ تو بگو این ماه ها و سالهای پرتکرار بی کسی را چقدر تاب بیاورم ؟ بیا مهدی جان! بیا که منتظر لحظه ظاهر شدنت هستم. و به شوق آن لحظه ی شیرین، خانه دل را هر روز آب و جارو ميڪنم. 🆔 @parvanehaye_ashegh