سلام ننه جون
بله منم با یکی از همکلاسی های دانشگاهم قرار بود ازدواج کنیم اما به دلایلی خانواده ایشون راضی نمیشدن و این روند آشنایی و وابستگی و...حدود ۴ سال طول کشید تا جایی که واقعا من دیگه به غرورم برخوردو رفتارای غیر منطقیشونو نتونستم تحمل کنم .برا همین شاید از روی لجاجت و عصبانیت بلافاصله به یه خواستگار دیگه که فک میکردم مورد خوبی باشه وصرفا منطقی برخورد کردم(هیچ احساس و علاقه ای بهش نداشتم) جواب مثبت دادم و عقد کردم که همین باعث شد دوران نامزدی فوق العاده افتضاح و پر تنشی داشته باشم، چون تمام فکرم پیش همکلاسیم بود و دائم در حال قیاس بودم و از ازدواجم واقعا پشیمون شدم..حتی اقدام به طلاقم کردم اما با پادرمیونی بقیه طلاق نگرفتم..البته اینم بگم الان با گذشت ۴ سال از ازدواجم تازه چند ماهیه که تونستیم باهمسرم باهم کنار بیاییم و یکم آرامش داشته باشیم کنار هم..
#تجربه_مخاطب