🍁‌🍂 پـایـیـز شیرسلطانِ طبیعت با یال و کوپال طلایے رنگ درختانش آمده است تا زمین را طلاباران کند و اشک هاے نقره اے‌اش را از چشمان سپید ابرهای پنبه‌اےَش بر خشک‌سال زمین دل‌مان بباراند آمده تا دارایےَش را به رخ ما آدم ها بکشد دارایےَش مثل صداقتش همان روز اول که مے‌آید خوب و بد خودش را نشان می‌دهد برعکس ما آدم‌ها کہ حتّے پس از سال ها همنشینے باز هم یکدیگر را درست نمےشناسیم دارایی‌اش مثل خوش قرار بودنش درست همان روز اول شروع مےکند به آمدنش بر سر قرار عاشقے در گوش ما آواز بہار را مےخواند دارایے‌ش مثل شاه‌بانوے تاج‌دارش انارخانم نـوعروس عاشقش شاید پاییز شاعرے عـاشق‌ست براے همین شب‌ها را طولانے‌تر مےکند تابیشتر به عاشقانہ‌هاے بارانے‌اش بپردازد خوش‌بہ‌حال معشوقِ پاییز پاییز براے او همہ جوره غرورش را مےشکند و شاید پاییز یک کولے کوچہ‌گرد باشد کہ دردهای سرخ و زرد و نارنجے‌اش را درکوچہ‌ها مےباراند چہ صداے آواز زیبا و غم‌انگیزے دارد خش خش حنجره‌اش و با دردهایش در باد مےرقصد پاییز باتمام دردهایش شادست هروقت دل خونین اناربانویش خیلے بشکند ما مے‌گوییم ترک بر‌مےدارد ولے شاید براے نگران نشدنِ پاییزجانش لبان سرخش را بہ خندہ باز مے‌کند و شراب سرخ جام ؏ـشق‌ش را بہ کام پاییز مے‌ریزد خوش‌بہ‌حال پاییز چہ معشوق خوبی دارد‌√ پاییز شیرسلطانِے‌ست با یال و کوپال خونے و خاکے سرخ و زرد کہ ازقلبِ جنگے سخت میان عشق و هوس؛ پیروز برگشتہ است خوش‌آمدے پاییزشاه 👑 🖍 ✍ ۱۱مهر۱۴۰۰ 🖍 ꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴ ꙮ➜ ‌‌‌‌‌‌‌@nardohdar1 ꙮ➜ ‌‌‌‌‌‌‌@nardohdar1 ꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴ