ادامه مطلب قبل... 🔻 محبت ايشان با گوشت و خون من ممزوج شده است! به خدا قسم! کار او حق بود و خدا بر او واجب کرده بود. 🔸 ابن الْكَوَّاءِ مي‌گويد: خدمت امیر المؤمنین رسيدم و گفتم: امروز قضيه عجيبي ديدم! فرمود: چه دیدی؟ گفتم: مواجه شدم با آن مردي که شما دست او را قطع کرده بودید... از دستانش خون می چکید! سوال کردم چه کسی دستت را قطع کرده؟ گفت: سید المؤمنین! و در ادامه با مدح بلندی از شما تجليل ‌کرد! 🔹 ابن الکواء مي‌گويد: خدمت آقا اميرالمؤمنين عرض کردم: من به او گفتم: وای بر تو! دست تو را قطع کرده باز مدح او را می گویی؟ و ایشان گفت: چرا مدح او را نگويم؟ «وَ قَدْ خَالَطَ حُبُّهُ لَحْمِي وَ دَمِي وَ اللَّهِ مَا قَطَعَهَا إِلَّا بِحَقٍّ أَوْجَبَهُ اللَّهُ تَعَالَى» 🔸 مي‌گويد: وقتي اين‌ها را خدمت آقا اميرالمؤمنين گفتم، حضرت به فرزندش امام حسن فرمود: پسرم برو عموی خود را بياور (يعني همين سارق را) امام حسن به دنبالش رفت و او را در محلی به نام کنده یافت؛ وی را خدمت اميرالمؤمنين (علیه السلام) آوردند؛ 🔹 حضرت به او فرمودند: من دست تو را بريدم «وَ أَنْتَ تُثْنِي عَلَيَّ» شنيدم در بازار مدح مرا مي‌کردي! «فَقَالَ يَا مَوْلَايَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَا لِي لَا أُثْنِي عَلَيْكَ وَ قَدْ خَالَطَ حُبُّكَ لَحْمِي وَ دَمِي...» ادامه دارد... ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌