✳️ بررسی وقت مغرب شرعی بر اساس روش اجتهادی روایت محور و فقاهت مدار (بخش 14)
بررسی روایت چهاردهم
4840- 14- وَ عَنْهُ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ وَضَّاحٍ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى الْعَبْدِ الصَّالِحِ× يَتَوَارَى الْقُرْصُ وَ يُقْبِلُ اللَّيْلُ ثُمَّ يَزِيدُ اللَّيْلُ ارْتِفَاعاً وَ تَسْتَتِرُ عَنَّا الشَّمْسُ وَ تَرْتَفِعُ فَوْقَ اللَّيْلِ حُمْرَةٌ وَ يُؤَذِّنُ عِنْدَنَا الْمُؤَذِّنُونَ أَ فَأُصَلِّي حِينَئِذٍ وَ أُفْطِرُ إِنْ كُنْتُ صَائِماً أَوْ أَنْتَظِرُ حَتَّى تَذْهَبَ الْحُمْرَةُ الَّتِي فَوْقَ اللَّيْلِ فَكَتَبَ إِلَيَّ أَرَى لَكَ أَنْ تَنْتَظِرَ حَتَّى تَذْهَبَ الْحُمْرَةُ وَ تَأْخُذَ بِالْحَائِطَةِ لِدِينِكَ.
1. تخریج و سند
این حدیث را شیخ طوسی در تهذیب الاحکام در «باب المواقيت» و در استبصار در «باب وقت المغرب والعشاء الآخرة» نقل کرده است. در سند این حدیث سه نفر قرار دارند که عبارتند از: حسن بن محمد بن سماعة؛ سليمان بن داود المنقري و عبد الله بن وضاح.
از آن جا که همه راویان این حدیث توثیق شدهاند، این روایت صحیح است.
2. متن
یک؛ كَتَبْتُ إِلَى الْعَبْدِ الصَّالِحِ؛ روایت از نوع مکاتبه و مراد از عبد صالح امام کاظم× است که به خاطر تقیه از این عنوان استفاده میشده است.
دو؛ يَتَوَارَى الْقُرْصُ وَ يُقْبِلُ اللَّيْلُ؛ خورشید پایین رفته و پنهان شده و شب روی آورده است.
سه؛ ثُمَّ يَزِيدُ اللَّيْلُ ارْتِفَاعاً وَ تَسْتَتِرُ عَنَّا الشَّمْسُ؛ آنگاه شب بالا آمده و خورشید از ما پنهان شده است.
چهار؛ وَ تَرْتَفِعُ فَوْقَ اللَّيْلِ حُمْرَةٌ؛ در پی شب حمره و سرخی بالا آمده است.
پنج؛ وَ يُؤَذِّنُ عِنْدَنَا الْمُؤَذِّنُونَ؛ در این هنگام موذنان ما اذان میزنند. این فقره بیانگر آن است که بنای اذان مغرب در میان عامه پس از بالا آمدن حمره و سرخی آفتاب بوده است.
شش؛ أَ فَأُصَلِّي حِينَئِذٍ وَ أُفْطِرُ إِنْ كُنْتُ صَائِماً أَوْ أَنْتَظِرُ حَتَّى تَذْهَبَ الْحُمْرَةُ الَّتِي فَوْقَ اللَّيْلِ؛ آیا با بالا آمدن حمره مجاز به خواندن نماز مغرب و افطار روزه هستم یا آنکه منتظر بمانم تا حمرهای که بالا آمده زائل شود؟
هفت؛ فَكَتَبَ إِلَيَّ أَرَى لَكَ أَنْ تَنْتَظِرَ حَتَّى تَذْهَبَ الْحُمْرَةُ وَ تَأْخُذَ بِالْحَائِطَةِ لِدِينِكَ؛ نظرم آن است که تا ذهاب حمره منتظر بمانی و نسبت به دینت احتیاط را رعایت کنی.
3. تحلیل
یک؛ ظاهر پرسش راوی نشان میدهد که محل سکونت راوی؛ یعنی عبد الله بن وضاح با محل سکونت امام تفاوت داشته است. از آن جا که نجاشی عبْدِ اللَّهِ بْنِ وَضَّاحٍ را کوفی دانسته است و با توجه به سکونت امام کاظم× در مدینه، میتوان برداشت کرد که راوی از وضعیت اذان گفتن و اعتبار وقت مغرب در کوفه سخن گفته است.
دو؛ در روایت از ذهاب حمرة سخن به میان آمده است، اما تصریح نشده که آیا مراد از آن حمره مشرقیه است یا نه؛ زیرا چنانکه قبلاً بیان شد، در حد فاصل میان استتار قرص آفتاب و ذهاب حمره مشرقیه، در طرف مغرب، زردی یا سرخی آشکار میشود.
سه؛ طبق تبیین راوی، وقت نماز مغرب در منطقه سکونت او، زمانی میان غیبوبت شمس و از بین رفتن سرخی خورشید است. این امر بسان روایت قبل، نشان میدهد که اهالی کوفه، به فاصله نه چندان زیاد پس از غروب آفتاب، نماز مغرب را میخواندند.
چهار؛ امام کاظم× در پاسخ پرسش راوی، او را به استناد رعایت احتیاط، به انتظار تا ذهاب سرخی خورشید دعوت فرمود. دعوت به احتیاط در دین نشانگر آن است که چنین انتظاری برای تحقق یقین به دخول وقت است.
پنج؛ تعبیر احتیاط میتواند بازگو کننده آن باشد که وقت مغرب، زمانی پیش از ذهاب سرخی خورشید یا همان استتار قرص است، اما برای تحقق یقین به آن، امر به تانّی و تامل شده است. به عبارت روشنتر؛ افزون بر آنکه در این روایت سخنی از ذهاب حمره مشرقیه به میان نیامده است، تاخیر اقامه نماز مغرب تا ذهاب سرخی پس از استتار قرص، از باب احتیاط دانسته شده است.
برگرفته از کتاب «اجتهاد روایت محور و فقاهت مدار» از استاد علی نصیری
🆔
eitaa.com/alinasirigilani
🌐
www.maref.ir