💎ناتو؛ بازوی نظامی سلطه -1
🖌نویسندگان:
حجتالاسلام دکتر محمدعلی رنجبر
حجتالاسلام دکتر سام مهدی ترابی
🔸رهبر انقلاب در مقاطع مختلف بر این نکته تأکید داشتند که ناتو «موجود خطرناکی است» ۱۴۰۱/۴/۲۸ موجودی که صرفاً به دنبال «منافع خودش است و مصالح و منافع ملتهای دیگر حتی شرکای خودش در این پیمان را لحاظ نمیکند» ۱۴۰۰/۷/۱۱؛ و به تعبیر ایشان، «یکی از فاجعهبارترین مصیبتها برای کشورهای دنیا این است که بیگانهها در مسائل امنیتی آنها دخالت کنند و جنگ و صلح آنها را طرّاحی کنند و به آنها خط بدهند؛ این یک فاجعهی مصیبتبار برای هر کشوری است» یادداشت حاضر درصدد است تا با بررسی اهداف آمریکا در شکلدهی به نظم جهانی و نظام و ساختار های برآمده از آن خطر توسعه طلبی ناتو برای جهانیان را بررسی کند و از این رهگذر به تبیین بیانات رهبر انقلاب اسلامی بپردازد.
 ۱- تاریخچه شکلگیری ناتو و نسبت آن بانظم آمریکایی
 ۱-۱- ناتو از تأسیس تا جنگ سرد
ریشه ناتو را باید در مذاکرات پنهانی چرچیل و روزولت دنبال کرد. درست زمانی که ماشین جنگی آلمان امپراتوری بریتانیا را به چالش کشیده بود و نظم بریتانیایی را به سمت فروپاشی کامل سوق میداد، ناگهان چرچیل بین بد و بدتر، مجبور به انتخاب بد شد و با خود اندیشید که بین حفظ امپراتوری جهانی خودشان و از دست دادن سلطه بر اروپا کدام یک را باید انتخاب کند؟ بریتانیا با هدایت او تصمیم گرفت که امپراتوری جهانیاش را به پسرعموهای خود در آمریکا واگذار کند اما جلوی سلطه آلمان بر اروپا و مخصوصاً شرق اروپا را بگیرد کابوس آنها اتحاد بین شوروی و آلمان بود. لذا ابتدا سراغ پسرعموهای خود در آن سوی آتلانتیک رفتند و اینگونه بود که بهصورت علنی و رسمی روزولت و چرچیل روی عرشه ناو «آگوستا» در شمال آتلانتیک دیدار و «منشور آتلانتیک» را امضا کردند.
منشور آتلانتیک نقطه آغازین ورود آمریکا به بازی بزرگان بود. در واقع چرچیل کشوری را وارد بازی بزرگان و جنگ جهانی دوم کرد که قدمت و تاریخ کهنی نداشت تا شایستگیهای حداقلی برای بازیگردانی را داشته باشد و مثل نوجوانی که دچار بلوغ زودرس شده و جاهطلبی خاص خودش را دارد و این گونه آمریکا وارث امپراتوری جهانی بریتانیا شد. بدون اینکه اندک صلاحیتی برای این کار داشته باشد و صرفاً به خاطر برتری در جنگ جهانی دوم و جاهطلبی خاص خودش که برآمده از ایدئولوژی تمامیت خواه لیبرالیسم بود بر عهده گرفت.
این کشور نوظهور یا نوجوان تازه به دوران رسیده، آنقدر جاه طلب و بیتجربه و خام بود که حتی به هم پیمانان خودش رحم نکرد و پس از جنگ جهانی دوم، مغرور از پیروزی که به لطف کمکهای شوروی و انگلیس به دست آورده بود. با یکی از همپیمانان اصلی یعنی شوروی دچار چالش شد. آمریکاییها بعد از فتح برلین توسط ارتش شوروی در جنگ جهانی دوم بر اساس ایدئولوژی تمامیتخواه لیبرالیسم تمامی تعاملات بشری را از آن خود کردند و فقط برای اینکه به شوروی اثبات کنند که قدرت فائقه و برتر آنها هستند و همگان باید از آنها تبعیت کنند با دو بمب اتمی به ژاپن حمله کردند تا این گونه قدرت نمایی کرده و سپس تمامی ساحتها و ساختارهای سیاسی-امنیتی-نظامی، اقتصادی-مالی-پولی و فرهنگی-علمی-اجتماعی دنیا را با تشکیل نهادهایی همچون سازمان ملل و شورای امنیت، بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و یونسکو و کمیسیون حقوق بشر، از آن خود کردند.تمامیت خواهی لیبرالیستی آمریکایی ها که ادامه همان تمامیت خواهی بریتانیایی به عنوان پیشران سابق تمدن لیبرالی بود آنها را بر آن داشت تا کشورهای اروپای غربی و کانادا را مبتنی بر تئوری آتلانتیسیم یا عقیده به همکاری همه جانبه دو سوی آتلانتیک مجبور به تبعیت از خود کند و آنها را در پیمان واشنگتن که بعدها به پیمان آتلانتیک شمالی یا ناتو معروف شد، کاملاً تحت سلطه خود قرار داد؛ یعنی آمریکاییها با تمام توان سلطه سابق بریتانیا را توسعه و گسترش دادند. 💢ادامه دارد💢