👇. 🌷شهید بقایی در طی مسیر شناسایی با شهید حسن باقری، مشغول تلاوت قرآن و حفظ سوره والفجر بود. او به كمك یكی از دوستانش این سوره شریفه را از حفظ می‌خواند. پس از رسیدن به مقصد، همگی از ماشین پیاده شده و به طرف سنگر دیده‌بانی حركت نمودند. ایشان در بین راه به برادران همراه می‌گوید: آیا می‌شود انسان به این درجاتی كه خداوند در قرآن فرموده است، برسد كه: «یا اَیتهاالنَّفس المُطمَئنَّه ارِجِعی الی ربِّكِ راضیَهً مرضیهً فَادخُلی فی عِبادی وَادخُلی جَنَّتی» و آیا خدا توفیق این امر مهم را به انسان می‌دهد كه به آن مرحله عالی نایل گردد؟ 🌷هنوز كلام مجید به انتها نرسیده بود كه خمپاره دشمن به نزدیكی آنان اصابت كرد و او جواب سوال خود را با فوران خون مطهر و قطع پاهایش دریافت نمود و بدین سان عاشقانه و خالصانه به سوی پروردگار خویش پرواز كرد و همراه با شهید حسن باقری به شهادت رسیدند. 🌷حمید عادت داشت که هر روز دو صفحه از قرآن را در ابتدای روز و پایان روز با معنی بخواند و اگر مفهوم و معنای آیه‌ای را به درستی متوجه نمی‌شد، در تماس با دوستان طلبه‌اش می‌خواست که معنا و مفهوم آیه را برایش توضیح دهند و بی‌تفاوت و بدون درک معنی از آیات عبور نمی‌کرد. ایشان هر وقت که در منزل فرصتی پیدا می‌کرد، شروع به حفظ قرآن می‌کرد و موفق شده بود که ۵ جزء از قرآن را حفظ کند. ایشان همواره توصیه می‌کرد که خواندن قرآن به‌ همراه تامل و تدبر باشد و پیشقدم در برگزاری برنامه‌ها و دوره‌های انس و ختم قرآن بود، به‌ طوری که در محل کار با اجرای طرح ختم قرآن، دائماً سایر همکارانش را تشویق می‌کرد تا روزی ۲ صفحه قرآن بخوانند و با مشخص کردن صفحات موردنظر برای هر نفر، در طول یک هفته، یک بار کل قرآن را به این شکل ختم می‌کردند. 🌷شهید در ایام خاص مثل ایام عید نوروز یا ماه مبارک رمضان که فرصت بیشتری داشت، بیشتر وقتش را صرف خواندن کتاب می‌کرد و از من می‌خواست کتاب‌هایی را که خوانده، بنده هم بخوانم و مطالب مهم و دشوار کتاب را برای هم توضیح می‌دادیم. شهید معمولاً کتاب‌ هم در اختیار دیگران می‌گذاشت و یا کتاب اهدا می‌کرد و در یکی از به‌یادماندنی‌ترین خاطراتی که در این رابطه از شهید دارم، این است که ایشان قصد داشت به مسلمان اهل تسننی که به تازگی به مذهب شیعه گرایش پیدا کرده بود، دو جلد کتاب نهج‌البلاغه و الغدیر اهدا کند که به‌علت اعزام به سوریه این امر مقدور نشد و پس از شهادت‌شان بنده این دو کتاب را از طرف شهید اهدا کردم... شهید به هر ماموریتی که اعزام می‌شد، همیشه یک قرآن کوچک هم به همراه خود می‌برد و در جیب لباس نظامی خود می‌گذاشت؛ قبل از اعزام به سوریه که وسایلش را آماده می‌کردم، گفت وسایل اضافی نگذار و اصلاً همه وسایل را بردار و فقط قرآن را بگذار و در ایامی که در سوریه بود، به گفته همکارانش در آن روزها و حتی تا لحظات قبل از شهادت، انس دائم با قرآن داشت و در لحظه شهادت هم، قرآن همراه شهید که آغشته به خونش شده بود را یکی از دوستانش به یادگار برداشت... 🌷قاری و داور برجسته کشوری شهید حسن دانش از قاریان ممتاز یزدی که در فاجعه منا سال ۱۳۹۴ به درجه رفیع شهادت نائل آمد را از معدود قاریانی خواند که متخلق به اخلاق قرآنی بود و به تعالیم آن عمل می‌کرد...شهید «حسن دانش» قاری بین‌المللی قرآن کریم و از اعضای کاروان قرآنی جمهوری اسلامی ایران در حج 94 بود که در جریان فاجعه منا به شهادت رسید... به خاطر مسابقات و تلاوت‌های زیادی که حسن داشت، باید شرایط خوبی را برایش فراهم می‌کردم. یکی از دغدغه‌های همسرم حفظ صدا و تارهای صوتی‌اش بود که من باید در نوع غذا و نحوه پخت آن دقت می‌کردم و ... 15 آبان سال 1367 در شهر مقدس مشهد به دنیا آمد و با هدایت پدر و مادر از 3 سالگی به قرآن علاقه مند شد. او درسال 1381 برای اولین بار در مسابقات سازمان اوقاف و امور خیریه شرکت کرد و در مقطع سنی زیر 16 سال رتبه اول کشوری را کسب کرد. حاجی حسنی در سی و هفتمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران در سال 1393 مقام دوم را به دست آورد. 3 ماه بعد به عنوان نماینده ایران در پنجاه و هفتمین دوره از مسابقات قرآن کریم در کشور مالزی موفق به احراز رتبه نخست شد. این قاری قرآن افتخار داشت که چهارشنبه ها اذان صبح را در حرم حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) اجرا می کرد. محسن یکی از شهدای حادثه منا بود و مزارش در بهشت ثامن 3 اتاق 36 در حرم حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) قرار دارد...