سرم بر دامان امیرالمومنین(ع) بود؟ شبها با یاد پیکر غرقه به خون غلامعلی می خوابیدم، تا اینکه شبی به خوابم آمد. با ناراحتی گفتم: با آن همه ترکشی که به شما اصابت کرده، حتما خیلی درد کشیده اید؟ گفت:من اصلا دردی احساس نکردم. وقتی ترکش به بدنم اصابت کرد، سرم بر دامان حضرت علی (ع) بود و حضرت رسول (ص) در کنارم بودند، ظرف آبی همراه داشتند و از آن به صورتم پاشیدند. عطری در فضا پراکنده بود که با استشمام آن به خواب عمیقی فرو رفتم. نوری که دیدی از چهره ام می تابید،ا ثر آبی بود که رسول الله(ص) به صورتم ریخته بودند... کتاب شهداواهل بیت ، ناصرکاوه راوی: همسر شهیدغلام علی ترک جوکار، منبع: کتاب روایت عشق