🌟ستون منافقین پس از گذشتن از اسلام آباد به گردنه حسن آباد رسیدند که عده ای از بچه های سپاهی با آنها درگیر شدند. منافقین آنها را به رگبار می بندند و فقط یک نفرشان زنده می ماند و برمی گردد. آن یک نفر در راه برگشت سه اتوبوس از بچه های لشکر بدر را می بیند که می خواهند به جنوب بروند. ماجرا را برای آنها می گوید و رزمنده های این اتوبوس ها نخستین رزمنده های سازماندهی شده ای می شوند که با منافقین درگیر می شوند....
🌟عراقی های لشکر بدر👈 با دشمنان ایرانی ما (منافقین) در گیر می شوند و شروع به جنگبا آنها می کنند و جز چند نفر باقی نمی مانند و باقی شهید می شوند.
🌟 قصه عبرت انگیز تاریخ این است که 👈 مجاهدین عراقی لشکر بدر که بر علیه صدام جزو نیروهای ایرانی می باشند 👈 با مجاهدین خلق ایرانی می جنگیدند که ستون پنجم صدام هستند و الان به کشور خودشان حمله کردند و در مسیر شأن تا تنگه چهار زبر که متوقف شدند، هر چه موجود زنده بود، کشتند👈 ولی سرانجام توسط مجاهدین عراقی👈 مجاهدین خلق ایران متوقف می شوند.(مرتضی سرهنگی، اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی)
.