این جاست خاک ری وَ ملقب به کربلاست خیلی گران تمام شده، مُلک خون بهاست هر گوشه زین دیار اگر هیئتی به پاست پشت قباله و سندش یک سر جداست زان روز کاین معامله شد سرزمین ما ری نیست نام آن و شده وادی البکا از آن به بعد فاطمه زین خاک رو گرفت این سرزمین به گریه عشاق خو گرفت آن قدر گریه شد که کمی شستشو گرفت از خانه امام حسن آبرو گرفت اوضاع را امام حسن رو به راه کرد زهرا دوباره جانب ایران نگاه کرد عبدالعظیم آمد و عبد خدا شدیم با عشق اهل بیت دگر آشنا شدیم همسایه عزیز دل مجتبی شدیم در هر طواف زائر کرب و بلا شدیم پیچیده باز در حرم یار عطر سیب صلی علی الحسین و صلی علی الغریب