(نقاب ریا)
آنان که با مجاهده ، دم از خدا زنند
بر چهره، کی شود که نقاب ریا زنند
چون دل سپردهاند به دادار لایزال
با صدق دم ز مذهب و دین و خدا زنند
اما جماعتی که ندارند اعتقاد
همچون حباب، خالی و دم از هوا زنند
این قوم ناخلف، که تهی از حقیقتاند
کی دم توان بدون طمع ، از وفا زنند ؟
دنیاپرستِ پست ، چو هستند این گروه
یک عمر در رذالت خود، دست و پا زنند
وقتی به شوق لقمهی نانی ز ابلهی
دم از صداقت و شرف اشقیا زنند
آیا چگونه میشود این قوم خودفروش
خود را درون حلقهی اوتاد ، جا زنند ؟
اینان که گر کسی بزند دم ز حق خلق
تهمت ز خبث ذات ، به او ناروا زنند
دم میزنند اگر ز علی و ولای او
لاف عبث زنند و بسی نابجا زنند
آن دلسپردگان ولایت که با خلوص
وقت نیاز ، شاه ولا را ، صدا زنند ـ
کی میشود که از سر غفلت دری دگر
جز درگه مبارک شیر خدا زنند ؟
چون دل سپردهاند به مولای بیکسان
شبها سری به خانهی هر بینوا زنند
این است رسم و راه علی و طریق حق
نامردمان چگونه دم از مرتضا زنند ؟
آنان که مست بادهی (ساقی) کوثرند
کی لب به جام غیر ، ولو در خفا زنند ؟
سید محمدرضا شمس (ساقی)