. (گهواره خالی قنداقه خونین لایی لایی از سفر برگشته رودم) از خون اصغر شد چهره رنگین دیدنش آتش زده بر تار و پودم مادر بمیرد زین داغ سنگین کاش به جای کودکم خود رفته بودم یک خیمه گاه شد از غصه غمگین آتش گرفته خیمه ها از آه و دودم شد اصغر من کرب و بلائی با خون سرخ حنجر حنایی کوچک ترین گل با دلربایی بر دست بابا گشته فدایی در کربلا آب بی آبرو شد قنداقه پوشم خونین گلو شد تیری سه شعبه مهمان او شد یک خیمه گاه در ماتم فرو شد (گهواره خالی قنداقه خونین لایی لایی از سفر برگشته رودم) گهواره بینم در رو به رویم دیگر لالایی با کی بگویم ؟ بغض عجیبی دارد گلویم باید دو دیده با خون بشویم شیرین دهن بود خونین دهن شد قنداقه تن بود با آن کفن شد نازک بدن بود پاره بدن شد امیّد من بود تأیید من شد (گهواره خالی قنداقه خونین لایی لایی از سفر برگشته رودم) رود صغیر نا خورده آبم مادر برایت بی صبر و تابم گهواره دیدن داده عذابم یاد لبانت ریزد گلابم سرباز کوچک در جیشِ الله شد نازدانه عُمر تو کوتاه با قحطی آب با گریه و آه با اشک خونین با نیزه همراه (گهواره خالی قنداقه خونین لایی لایی از سفر برگشته رودم) قنداقه ات ای در خون تپیده بوسم گذارم بر روی دیده مادر پس از تو قدّم خمیده لالایی ام را دنیا شنیده چون سروری هر قلبی کبابست آوای لب ها غوغای آبست غمگین ترین غم سهم رباست بر جان مادر این غم عذابست (گهواره خالی قنداقه خونین لایی لایی از سفر برگشته رودم) ** سربند این نوحه از نوحه های قدیمی و معروف بوشهر می باشد . ( روله : در زبان های لکی، لری وکردی به معنی فرزند و عزیز است . رود به معنای فرزند و روله مخفف رودله به معنای فرزند کوچک است. ) محمد رضا سروری .